از تابستان که بگذرد ،
از تابستان که بگذرد ،
عمر تنهایی من هم تمام می شود...
تنهایی ام دیگر بوی نارنج های خام ،نمی دهد!
دیشب
سر روی شانه های شب که می گذاشتم ،
آسمان در دست هایم ، گریه می کرد...!
از تابستان که بگذرد
خنده هایم بوی سیب می گیرد و
عاشقانه هایم بوی باران !
دلم هوای یاس های خشک جانماز مادربزرگ می کند...
دل خوشی من این روزها ،
شعر هایی است که بغض کبودم را
آتش می زند و
من به فردایی می اندیشم ،
که ستاره ها را برقصانی ،
تنهایی ام را آتش زنی ،
والتهاب لب های خشک من را
با بوسه ای ، تمام کنی...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/@fuoad
عمر تنهایی من هم تمام می شود...
تنهایی ام دیگر بوی نارنج های خام ،نمی دهد!
دیشب
سر روی شانه های شب که می گذاشتم ،
آسمان در دست هایم ، گریه می کرد...!
از تابستان که بگذرد
خنده هایم بوی سیب می گیرد و
عاشقانه هایم بوی باران !
دلم هوای یاس های خشک جانماز مادربزرگ می کند...
دل خوشی من این روزها ،
شعر هایی است که بغض کبودم را
آتش می زند و
من به فردایی می اندیشم ،
که ستاره ها را برقصانی ،
تنهایی ام را آتش زنی ،
والتهاب لب های خشک من را
با بوسه ای ، تمام کنی...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/@fuoad
۱.۹k
۱۵ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.