سومین تازش های ترک ها به «ایران ساسانی» ، چند سال پیش از
سومین تازش های ترک ها به «ایران ساسانی» ، چند سال پیش از تازش عربها
____________________________________________________
پیشگفتار
رونهش (توجه) داشته باشید که هم میهنان آتورپاتگانی (آذربایجانی) ما ، ترک نیستند ؛ بلکه «ایرانیان به زور ترک زبان شده» هستند. این دگرش زبان از آغاز فرمانروائی «قره قویونلو ها» بر ایران از سال 1407 آغاز شد. بی گمان در پی تازش های ترکان غزنوی ، سلجوقی ، قره قویونلوئی و آق قویونلوئی و دیگر تیره های (طایفه های) ترک به ایران ، شماری از ترک ها نیز در درون خاک ایران ماندگار شده اند ، که چهرهء ترک آنها را بیکاستانه (کاملا) میتوان شناخت. برای آشنائی شما ، من در نگارهء (تصویر) این فرسته (پست) نگارهء (تصویر) یک کودک ترک را آورده ام که ویژگی های چهره ای ترک ها را نشان داده باشم . این ویژگی ها برابرند با :
1- نبود گودی کاسهء چشم
2- چشم بادامی
3- برجسته نبودن بینی
4- گردی چهره
5- دور تر بودن چشم ها ازهم
بیگمان ، با دهه ها آمیزش ترک ها با ایرانیان ، چهرهء دورگه های «ترک – ایرانی» به چیزی میان «چهرهء ایرانی» و «چهرهء ترک» دگرش یافته است ، ولی امروزه هنوز میتوان ترک های آمیزش نکرده با ایرانیان را نیز یافت .
_____________________________________________________________________________
در سال 552 زادروزی (میلادی) «ترک ها» به فرمانروائی «بومین خان» (1)، به «امپراتوری مغول» تاختند و آنرا زورگیری (غصب) کردند ، و پایابراین (بنابراین) امپراتور و خاندانش و یارانش به سوی باختر (غرب) گریختند . در سال 553 ، «بومین خان» به برادرش «ایستمی خان» (2) فرمان داد که بدنبال این «مغول های گریخته» برود و آنها را نابود کند . این چیزی است که در تاریخ گفته می شود ، ولی گمان من اینستکه : «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) که می خواست «شاهنشاهی ایران ساسانی» را نابود کند ، ولی در توان خود نمی دید که این کار را بتنهائی انجام دهد ، فرستادگانی به سوی «ترک ها» فرستاد و با دادن زر و سیم فراوان به آنها ، به ایشان کمک کرد که بر «مغول ها» چیره شوند ؛ و سپس به آنها فرمان داد که جنگ خودشان با «ایران ساسانی» را آغاز کنند .
به هر روی ، «ایستمی خان» و لشگریانش به نما (ظاهرا) برای دنبال کردن «مغول ها» ، ولی برونانه (در واقع) برای نزدیک شدن به مرزهای ایران ، به سوی باختر تاخت ؛ و همینجور که پیش میرفت ، سرزمین های سر راه خود را نیز زورگیری (غصب) می کرد . پس از مرگ ایستمی خان در سال 575 ، پسرش «تاردو خان» به سرنام (بعنوان) نخستین خاقان «ترک های باختری» ، فرمانروائی خود را آغاز کرد ؛ و با کمکی که از «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) دریافت کرد ، در سال 588 ، نخستین جنگ خود با «ایران ساسانی» را در «آسیای میانه» انجام داد ولی شکست خورد (3). با مرگ «تاردو خان» در سال 603 ، نوه زادهء «بومین خان» (1) ، دومین خاقان «ترک های باختری» شد ، و در سال 606 ، دومین جنگ ترک ها با «ایران ساسانی» را در همان «آسیای میانه» آغاز کرد ؛ ولی او هم بمانند «تاردو خان» ، از «ایران ساسانی» شکست خورد (4).
در سال 611 «شکی خان» ، که نوهء «تاردو خان» بود ، سومین خان «ترک های باختری» شد ، ولی نتوانست جنگی با «ایران ساسانی» را آغاز کند ، و در سال 618 درگذشت . پس از او ، برادرش «جبغو خان» به خاقانی «ترک های باختری» رسید ، و در سالهای 627 تا 629 ، در سرزمین های فراز (شمال) رشته کوه کاککاس (قفقاز) ، با باشندگی (حضور) خود امپراتور «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) که هراکلیوس نام داشت وسپاهیان رومی ، جنگ سوم ترک ها با «ایران ساسانی» را آغاز کرد ، و توانست به پیروزی برسد ، و تا رشته کوه کاککاس (قفقاز) را از «ایران ساسانی» جدا و به قلمروی خود بیفزاید (5). چرائی شکست «ایران ساسانی» از ترک ها ، این بود که بخش بیشینهء ارتش «ایران ساسانی» در مرزهای باختری ، درگیر جنگ با لشگریان «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) بود (6). پس از این شکست ، خسروپرویز شاهنشاه «ایران ساسانی» کشته شد و آشوبی بی مانند سراسر ایران را فرا گرفت ، و سپاهیان ایران ناچار شدند که از مرزهای «ایران ساسانی» و «روم خاوری» پسنشینی (عقب نشینی) کنند .
یک سال پس از شکست ایران از «ترک ها» ، «عرب های حجاز» با تازشهای (حملات) بزنگاهجویانهء (فرصت طلبانهء) خود به ایران ، که از سال 630 تا 645 زادروزی (میلادی) بدرازا (بطول) کشید ، توانستند ایران از هم پاشیده از سومین تازش «ترک ها» را شکست بدهند ، و آرزوی دیرینهء «رومی ها» را برآورده سازند . این آرزوهای رومی ها برابر بوده اند با:
1- نابودی فرمانروائی «ایرانی» بر مردم و سرزمین ایران
2- نابودی فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) خویشفرمائی گرائی و برپاسازی فرآوریشیوهء برده دارسالاری بج
____________________________________________________
پیشگفتار
رونهش (توجه) داشته باشید که هم میهنان آتورپاتگانی (آذربایجانی) ما ، ترک نیستند ؛ بلکه «ایرانیان به زور ترک زبان شده» هستند. این دگرش زبان از آغاز فرمانروائی «قره قویونلو ها» بر ایران از سال 1407 آغاز شد. بی گمان در پی تازش های ترکان غزنوی ، سلجوقی ، قره قویونلوئی و آق قویونلوئی و دیگر تیره های (طایفه های) ترک به ایران ، شماری از ترک ها نیز در درون خاک ایران ماندگار شده اند ، که چهرهء ترک آنها را بیکاستانه (کاملا) میتوان شناخت. برای آشنائی شما ، من در نگارهء (تصویر) این فرسته (پست) نگارهء (تصویر) یک کودک ترک را آورده ام که ویژگی های چهره ای ترک ها را نشان داده باشم . این ویژگی ها برابرند با :
1- نبود گودی کاسهء چشم
2- چشم بادامی
3- برجسته نبودن بینی
4- گردی چهره
5- دور تر بودن چشم ها ازهم
بیگمان ، با دهه ها آمیزش ترک ها با ایرانیان ، چهرهء دورگه های «ترک – ایرانی» به چیزی میان «چهرهء ایرانی» و «چهرهء ترک» دگرش یافته است ، ولی امروزه هنوز میتوان ترک های آمیزش نکرده با ایرانیان را نیز یافت .
_____________________________________________________________________________
در سال 552 زادروزی (میلادی) «ترک ها» به فرمانروائی «بومین خان» (1)، به «امپراتوری مغول» تاختند و آنرا زورگیری (غصب) کردند ، و پایابراین (بنابراین) امپراتور و خاندانش و یارانش به سوی باختر (غرب) گریختند . در سال 553 ، «بومین خان» به برادرش «ایستمی خان» (2) فرمان داد که بدنبال این «مغول های گریخته» برود و آنها را نابود کند . این چیزی است که در تاریخ گفته می شود ، ولی گمان من اینستکه : «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) که می خواست «شاهنشاهی ایران ساسانی» را نابود کند ، ولی در توان خود نمی دید که این کار را بتنهائی انجام دهد ، فرستادگانی به سوی «ترک ها» فرستاد و با دادن زر و سیم فراوان به آنها ، به ایشان کمک کرد که بر «مغول ها» چیره شوند ؛ و سپس به آنها فرمان داد که جنگ خودشان با «ایران ساسانی» را آغاز کنند .
به هر روی ، «ایستمی خان» و لشگریانش به نما (ظاهرا) برای دنبال کردن «مغول ها» ، ولی برونانه (در واقع) برای نزدیک شدن به مرزهای ایران ، به سوی باختر تاخت ؛ و همینجور که پیش میرفت ، سرزمین های سر راه خود را نیز زورگیری (غصب) می کرد . پس از مرگ ایستمی خان در سال 575 ، پسرش «تاردو خان» به سرنام (بعنوان) نخستین خاقان «ترک های باختری» ، فرمانروائی خود را آغاز کرد ؛ و با کمکی که از «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) دریافت کرد ، در سال 588 ، نخستین جنگ خود با «ایران ساسانی» را در «آسیای میانه» انجام داد ولی شکست خورد (3). با مرگ «تاردو خان» در سال 603 ، نوه زادهء «بومین خان» (1) ، دومین خاقان «ترک های باختری» شد ، و در سال 606 ، دومین جنگ ترک ها با «ایران ساسانی» را در همان «آسیای میانه» آغاز کرد ؛ ولی او هم بمانند «تاردو خان» ، از «ایران ساسانی» شکست خورد (4).
در سال 611 «شکی خان» ، که نوهء «تاردو خان» بود ، سومین خان «ترک های باختری» شد ، ولی نتوانست جنگی با «ایران ساسانی» را آغاز کند ، و در سال 618 درگذشت . پس از او ، برادرش «جبغو خان» به خاقانی «ترک های باختری» رسید ، و در سالهای 627 تا 629 ، در سرزمین های فراز (شمال) رشته کوه کاککاس (قفقاز) ، با باشندگی (حضور) خود امپراتور «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) که هراکلیوس نام داشت وسپاهیان رومی ، جنگ سوم ترک ها با «ایران ساسانی» را آغاز کرد ، و توانست به پیروزی برسد ، و تا رشته کوه کاککاس (قفقاز) را از «ایران ساسانی» جدا و به قلمروی خود بیفزاید (5). چرائی شکست «ایران ساسانی» از ترک ها ، این بود که بخش بیشینهء ارتش «ایران ساسانی» در مرزهای باختری ، درگیر جنگ با لشگریان «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) بود (6). پس از این شکست ، خسروپرویز شاهنشاه «ایران ساسانی» کشته شد و آشوبی بی مانند سراسر ایران را فرا گرفت ، و سپاهیان ایران ناچار شدند که از مرزهای «ایران ساسانی» و «روم خاوری» پسنشینی (عقب نشینی) کنند .
یک سال پس از شکست ایران از «ترک ها» ، «عرب های حجاز» با تازشهای (حملات) بزنگاهجویانهء (فرصت طلبانهء) خود به ایران ، که از سال 630 تا 645 زادروزی (میلادی) بدرازا (بطول) کشید ، توانستند ایران از هم پاشیده از سومین تازش «ترک ها» را شکست بدهند ، و آرزوی دیرینهء «رومی ها» را برآورده سازند . این آرزوهای رومی ها برابر بوده اند با:
1- نابودی فرمانروائی «ایرانی» بر مردم و سرزمین ایران
2- نابودی فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) خویشفرمائی گرائی و برپاسازی فرآوریشیوهء برده دارسالاری بج
۴.۰k
۱۲ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.