هر روز هر شب کنجِ تاریکِ اتاقش..تو طبقه ی ششم دورترین مجت
هر روز هر شب کنجِ تاریکِ اتاقش..تو طبقه ی ششم دورترین مجتمع این شهر..میریزه خاطرات تلخشِو از پنجره بیرون
روزگارش شده حسرت و درد پُر شده وجودش با این افکار زرد.
قصه هایِ همیشه تکرارِ دردایی که نمیشَن انکار
تختی که شده جایِ بازی واسه کابوسایِ شبونه
۱۲:۴۶
روزگارش شده حسرت و درد پُر شده وجودش با این افکار زرد.
قصه هایِ همیشه تکرارِ دردایی که نمیشَن انکار
تختی که شده جایِ بازی واسه کابوسایِ شبونه
۱۲:۴۶
۸۳۴
۲۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.