کوبانی استالینگراد کردها
کوبانی استالینگراد کردها
دومین سالگرد شکست حصر کوبانی و هزیمت داعش در این نبرد سرنوشت ساز شایسته تاملی دوباره است.
محاصره کوبانی سپتامبر 2014 آغاز و در اواخر ژانویه سال بعد شکسته شد.
مقاومت افسانه ای یگانهای مدافع خلق و نقش سترگ زنان در این نبرد، این شهر کوچک را به نماد استقامت و پایداری تبدیل و نام آنرا در کنار نامهای بزرگی چون استالینگراد قرار داد.
کردها سالها بود که حلبچه را هیروشیمای کردستان می نامیدند. جای یک نماد مقاومت اما خالی بود که خواهرخوانده استالینگراد شود.
البته کوبانی فقط بخاطر مقاومت جانانه مدافعانش استالینگراد نشد.
ایستادگی ارتش سرخ، غرب را بیش از پیش مجاب کرد که برای رفع تهدید نازیسم، به شر ضروری استالین تکیه نماید و ترجیحات ایدئولوژیک را به نفع اولویتهای سیاسی فوری وانهد.
شوروی پس از نبرد استالینگراد با قبل از آن تفاوتی عمده داشت؛ قدرت منطقه ای سابق به ابرقدرتی جهانی تبدیل و سرخوردگیهای روشنفکران غربی از استالینیسم دهه سی، جای خود را به تایید و تحسین جهانی در دهه های چهل و پنجاه ـ قبل از سرکوب قیام مجارستان در سال 1956 - داد.
کوبانی برای حزب کارگران کردستان هم منزلتی مشابه دارد.
حزبی که در لیست تروریستی غرب قرار داشت، با لطایف الحیل به مهمترین متحد آنها در نبرد با افراط گرایی جهادی تبدیل شد.
مضاف بر آن از رهگذر مقاومت و پیروزی کوبانی، چپگرایان جهان جانی دوباره یافتند و بریگادی بین المللی را روانه سنگرهای پ.ک.ک نمودند.
به گونه ای که از هر ملیتی را می توان در صفوف کردها و یا در لیست جانباختگانشان یافت.
حزب کارگران کردستان پس از کوبانی، دیگر پ.ک.ک سابق نبود.
هم قدرتمند شده بود و هم معتبر و تلاش کرد از سنتز این دو برای پیشبرد پروژه سیاسی ـ نظامی اش بهره گیرد.
دستی که از آستین استالینگراد بیرون آمد، کوتاه مدتی بعد اروپای شرقی را ضمیمه امپراطوری کمونیستی نمود.
در مقیاسی کوچکتر استالینگراد کردها نیز هم این درس را آموخت و هم این دست را در دستکش مخملین ائتلاف سوریه دمکراتیک قرار داد تا در جنگل سوریه به کیانی سیاسی دست یابد.
کوبانی از هر نظر نقطه عطفی در تاریخ سوریه و کردهاست.
بدون این مقاومت حمایت و همدردی بین المللی بدست نمی آمد و بدون پشتیبانی جهانی نیز کردها دستاوردهای بی سابقه کنونی را نمی داشتند.
بسیاری از معادلات فعلی و از جمله تغییر اولویتهای ترکیه و نزدیکی آن به محور شرق به نوعی ماحصل این تحول است.
کوبانی همان نقشی را برای کردها سوریه ایفا نمود که کوچ و آوارگی دسته جمعی کردهای عراق در سال 1991.
تا پیش از آن نه گاز خردل و سارین شامه جامعه جهانی را نواخت و نه گورهای دسته جمعی انفال وجدان جمعی را برآشفت.
افکار عمومی غرب ملتهب و شورای امنیت پیشقدم و منطقه پرواز ممنوع قابله تولد اقلیم کردستان شد.
بازی سوریه تمام نشده ولی به نظر می رسد پدیده تاریخی کوبانی، صاحب همان منزلت سیاسی برای کردها شده است.
صلاح الدین خدیو
#kurdishfile
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
دومین سالگرد شکست حصر کوبانی و هزیمت داعش در این نبرد سرنوشت ساز شایسته تاملی دوباره است.
محاصره کوبانی سپتامبر 2014 آغاز و در اواخر ژانویه سال بعد شکسته شد.
مقاومت افسانه ای یگانهای مدافع خلق و نقش سترگ زنان در این نبرد، این شهر کوچک را به نماد استقامت و پایداری تبدیل و نام آنرا در کنار نامهای بزرگی چون استالینگراد قرار داد.
کردها سالها بود که حلبچه را هیروشیمای کردستان می نامیدند. جای یک نماد مقاومت اما خالی بود که خواهرخوانده استالینگراد شود.
البته کوبانی فقط بخاطر مقاومت جانانه مدافعانش استالینگراد نشد.
ایستادگی ارتش سرخ، غرب را بیش از پیش مجاب کرد که برای رفع تهدید نازیسم، به شر ضروری استالین تکیه نماید و ترجیحات ایدئولوژیک را به نفع اولویتهای سیاسی فوری وانهد.
شوروی پس از نبرد استالینگراد با قبل از آن تفاوتی عمده داشت؛ قدرت منطقه ای سابق به ابرقدرتی جهانی تبدیل و سرخوردگیهای روشنفکران غربی از استالینیسم دهه سی، جای خود را به تایید و تحسین جهانی در دهه های چهل و پنجاه ـ قبل از سرکوب قیام مجارستان در سال 1956 - داد.
کوبانی برای حزب کارگران کردستان هم منزلتی مشابه دارد.
حزبی که در لیست تروریستی غرب قرار داشت، با لطایف الحیل به مهمترین متحد آنها در نبرد با افراط گرایی جهادی تبدیل شد.
مضاف بر آن از رهگذر مقاومت و پیروزی کوبانی، چپگرایان جهان جانی دوباره یافتند و بریگادی بین المللی را روانه سنگرهای پ.ک.ک نمودند.
به گونه ای که از هر ملیتی را می توان در صفوف کردها و یا در لیست جانباختگانشان یافت.
حزب کارگران کردستان پس از کوبانی، دیگر پ.ک.ک سابق نبود.
هم قدرتمند شده بود و هم معتبر و تلاش کرد از سنتز این دو برای پیشبرد پروژه سیاسی ـ نظامی اش بهره گیرد.
دستی که از آستین استالینگراد بیرون آمد، کوتاه مدتی بعد اروپای شرقی را ضمیمه امپراطوری کمونیستی نمود.
در مقیاسی کوچکتر استالینگراد کردها نیز هم این درس را آموخت و هم این دست را در دستکش مخملین ائتلاف سوریه دمکراتیک قرار داد تا در جنگل سوریه به کیانی سیاسی دست یابد.
کوبانی از هر نظر نقطه عطفی در تاریخ سوریه و کردهاست.
بدون این مقاومت حمایت و همدردی بین المللی بدست نمی آمد و بدون پشتیبانی جهانی نیز کردها دستاوردهای بی سابقه کنونی را نمی داشتند.
بسیاری از معادلات فعلی و از جمله تغییر اولویتهای ترکیه و نزدیکی آن به محور شرق به نوعی ماحصل این تحول است.
کوبانی همان نقشی را برای کردها سوریه ایفا نمود که کوچ و آوارگی دسته جمعی کردهای عراق در سال 1991.
تا پیش از آن نه گاز خردل و سارین شامه جامعه جهانی را نواخت و نه گورهای دسته جمعی انفال وجدان جمعی را برآشفت.
افکار عمومی غرب ملتهب و شورای امنیت پیشقدم و منطقه پرواز ممنوع قابله تولد اقلیم کردستان شد.
بازی سوریه تمام نشده ولی به نظر می رسد پدیده تاریخی کوبانی، صاحب همان منزلت سیاسی برای کردها شده است.
صلاح الدین خدیو
#kurdishfile
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۲.۳k
۰۹ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.