گروه اقتصادی رجانیوز: دکتر ابراهیم شیبانی در کارنامه اجرا
گروه اقتصادی رجانیوز: دکتر ابراهیم شیبانی در کارنامه اجراییاش کارشناس ارشد سازمان مدیریت و برنامهریزی ،معاونت اقتصادی بانک مرکزی، ریاست بانک مرکزی در سالهای 1382-1386 و سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتریش رادارد. او هم اکنون استاد اقتصاد دانشگاه تهران و عضو شورای راهبردی روابط خارجی میباشد. نشریه «رمزعبور» درباره اتفاقات حوزه بانکی و مالی در دوران پسابرجام با دکتر شیبانی گفتگویی انجام داده است، که در ادامه میخوانید.
نقل و انتقالات مالی و وصل شدن بانکها به شبکه بینالمللی و به صورت عامیانه اتصال اقتصاد ایران به اقتصاد بینالملل بعد از برجام چه سرنوشتی دارد؟
بعد از برجام تا کنون، یعنی بعد از سه ماه که از اجرایی شدن برجام گذشته است، تغییر عمدهای ایجاد نشده است، ولی امید هست که ایجاد شود. یک بحث مالی در باره آنچه که مربوط به معاملات ما با دلار آمریکاست وجود دارد، چون نفت را هم به دلار میفروشیم، لذا دریافتهای ما در وهله اول دلاری است. این برای اینکه بتواند در دست ما قرار بگیرد و در دنیا بچرخد نیاز است که با آمریکا تفاهم داشته باشیم تا حسابهایی که در اتاقهای پایاپای نیویورک تسویه میشود، اجازه بدهند که داراییهای دلاری ما به آنجا برود و بچرخد، یا به نفع ما دلاری به دست بیاید و یا وقتی میخواهیم برای دیگران حواله کنیم. این چیزی است که جزو توافقات برجام نیست که اصطلاحاً به آن U-Turn میگویند. اصلاً چنین چیزی نبود و اخیراً هم اعلام کردند که چنین توافقی نکردیم که اجرایش کنیم. چون فروش نفت به دلار انجام میشود. البته راههایی هم وجود دارد، مثلاً House clearing به آن میگویند که مثلاً بانک دیگری که ما در آن حساب دلاری داشته باشیم و کسی که به ما کالا میفروشد یا از ما میخرد در همان بانک حساب دلاری داشته باشد و آنجا پایاپای کنیم، ولی خود آن تنظیماتی دارد و اینطور راحت نیست. ما دچار مشکل میشویم و همین شرایط باعث میشود نتوانیم به آرامی و نرمی حرکت کنیم. از بحث دلار که خارج میشویم با کشورهای اروپایی و آسیایی معامله داریم. اگر میزان صادرات ما مثل نفت و کالای ما به چین و هند مساوی با واردات ما با آنها باشد، شاید مشکل کمتر بود، هرچند باز هم باید به دلار بگیریم و تبدیل کنیم، ولی به ارز خودشان و ما واردات کنیم. منتهی چون کشور به کشور تراز نیست و ممکن است یک کشور بیشتر صادرکند و ما بیشتر وارد کنیم، نیازمند این هستیم که پول را بهنحوی داشته باشیم. حالا قسمتی از آن با پول ملی آنها انجام میشود که ما کمتر مشکل داریم، ولی به اروپا که میرسیم باز هم این مشکل را داریم. چون در معامله با اروپاییها بحث دلاری سر جای خود است. عمده صادرات نفت ما به اروپا نیست و مقدار کمی به اروپا نفت میفروشیم و عمده صادرات ما به غیر از اروپاست. منتهی در تبدیل پول ملی کشورهایی که به آنها نفت صادر میکنیم یا تبدیل دلاری که به پولهای اروپا میگیریم باز هم دچار مشکل میشویم. یکبار مشکل خدمات سوئیفت مطرح بود که هنوز هم مشکل داریم، ولی جدای از آن خدمات هم تحریمهایی هست که ما اصطلاحاً به آن تحریمهای نانوشته میگوییم، یعنی جایی نوشته نشده است، یعنی شاید این تحریم بدتر از آن نوشته شدهها باشد؛ مثلاً فرض کنید دولت آمریکا رسماً با شرکتها و بانکهای اروپایی مذاکره میکند که با ما معامله نکنند، یعنی این مذاکرات را پنهانی انجام میدهد. در نتیجه اگر سوئیفت هم باز شود اینها برای معامله با ما طفره میروند. بنابراین در حال حاضر بانکهای بزرگ در اروپا به دلایل مختلف با ما معاملهای انجام نمیدهند. برای اینکه معامله انجام شود، باید دو بانک کارگزار با هم روابط کارگزاری ایجاد کنند. باید اسنادی امضا کنند، بنویسند و پولی پیش هم داشته باشند که بعد میخواهند واردات و صادارت کنند و السیهایی که یا به نفع ما یا به نفع آنها صادر میشود را بانکهای کارگزار انجام دهد. الان این رابطه وجود ندارد، بنابراین معاملات بزرگ متوقف است.
بحث دیگر اصولاً فروش کالاهای معمولاً بهدردبخور است که در باره آن هم مشکل ایجاد میکنند. حالا آمریکا اعلام کرده که ایران میتواند دو سه کالا به آمریکا صادر کند، مثل فرش، پسته و خاویار که در همین اثنا این را عرض کنم که کل تولیدات ما در این سه قلم به 600 میلیون دلار هم نمیرسد، تا برسد به اینکه سهم آمریکا چقدر میشود، ولی واردات از آمریکا مثل دارو، مواد غذایی و... را هم بنا به مشکلاتی که مراودات مالی وجود دارد به سختی انجام میشود، مثلاً مشکل در مبادله کالاهایی که سرمایهای باشد و در صنعت نفت به کار میرود هنوز به قوت خود باقی است. همانطور که میدانید تحریمهای ما اولیه و ثانویه هستند. آمریکا یک تحریم اولیه دارد که در مورد کالاهای شرکتهای آمریکایی است. به آن
نقل و انتقالات مالی و وصل شدن بانکها به شبکه بینالمللی و به صورت عامیانه اتصال اقتصاد ایران به اقتصاد بینالملل بعد از برجام چه سرنوشتی دارد؟
بعد از برجام تا کنون، یعنی بعد از سه ماه که از اجرایی شدن برجام گذشته است، تغییر عمدهای ایجاد نشده است، ولی امید هست که ایجاد شود. یک بحث مالی در باره آنچه که مربوط به معاملات ما با دلار آمریکاست وجود دارد، چون نفت را هم به دلار میفروشیم، لذا دریافتهای ما در وهله اول دلاری است. این برای اینکه بتواند در دست ما قرار بگیرد و در دنیا بچرخد نیاز است که با آمریکا تفاهم داشته باشیم تا حسابهایی که در اتاقهای پایاپای نیویورک تسویه میشود، اجازه بدهند که داراییهای دلاری ما به آنجا برود و بچرخد، یا به نفع ما دلاری به دست بیاید و یا وقتی میخواهیم برای دیگران حواله کنیم. این چیزی است که جزو توافقات برجام نیست که اصطلاحاً به آن U-Turn میگویند. اصلاً چنین چیزی نبود و اخیراً هم اعلام کردند که چنین توافقی نکردیم که اجرایش کنیم. چون فروش نفت به دلار انجام میشود. البته راههایی هم وجود دارد، مثلاً House clearing به آن میگویند که مثلاً بانک دیگری که ما در آن حساب دلاری داشته باشیم و کسی که به ما کالا میفروشد یا از ما میخرد در همان بانک حساب دلاری داشته باشد و آنجا پایاپای کنیم، ولی خود آن تنظیماتی دارد و اینطور راحت نیست. ما دچار مشکل میشویم و همین شرایط باعث میشود نتوانیم به آرامی و نرمی حرکت کنیم. از بحث دلار که خارج میشویم با کشورهای اروپایی و آسیایی معامله داریم. اگر میزان صادرات ما مثل نفت و کالای ما به چین و هند مساوی با واردات ما با آنها باشد، شاید مشکل کمتر بود، هرچند باز هم باید به دلار بگیریم و تبدیل کنیم، ولی به ارز خودشان و ما واردات کنیم. منتهی چون کشور به کشور تراز نیست و ممکن است یک کشور بیشتر صادرکند و ما بیشتر وارد کنیم، نیازمند این هستیم که پول را بهنحوی داشته باشیم. حالا قسمتی از آن با پول ملی آنها انجام میشود که ما کمتر مشکل داریم، ولی به اروپا که میرسیم باز هم این مشکل را داریم. چون در معامله با اروپاییها بحث دلاری سر جای خود است. عمده صادرات نفت ما به اروپا نیست و مقدار کمی به اروپا نفت میفروشیم و عمده صادرات ما به غیر از اروپاست. منتهی در تبدیل پول ملی کشورهایی که به آنها نفت صادر میکنیم یا تبدیل دلاری که به پولهای اروپا میگیریم باز هم دچار مشکل میشویم. یکبار مشکل خدمات سوئیفت مطرح بود که هنوز هم مشکل داریم، ولی جدای از آن خدمات هم تحریمهایی هست که ما اصطلاحاً به آن تحریمهای نانوشته میگوییم، یعنی جایی نوشته نشده است، یعنی شاید این تحریم بدتر از آن نوشته شدهها باشد؛ مثلاً فرض کنید دولت آمریکا رسماً با شرکتها و بانکهای اروپایی مذاکره میکند که با ما معامله نکنند، یعنی این مذاکرات را پنهانی انجام میدهد. در نتیجه اگر سوئیفت هم باز شود اینها برای معامله با ما طفره میروند. بنابراین در حال حاضر بانکهای بزرگ در اروپا به دلایل مختلف با ما معاملهای انجام نمیدهند. برای اینکه معامله انجام شود، باید دو بانک کارگزار با هم روابط کارگزاری ایجاد کنند. باید اسنادی امضا کنند، بنویسند و پولی پیش هم داشته باشند که بعد میخواهند واردات و صادارت کنند و السیهایی که یا به نفع ما یا به نفع آنها صادر میشود را بانکهای کارگزار انجام دهد. الان این رابطه وجود ندارد، بنابراین معاملات بزرگ متوقف است.
بحث دیگر اصولاً فروش کالاهای معمولاً بهدردبخور است که در باره آن هم مشکل ایجاد میکنند. حالا آمریکا اعلام کرده که ایران میتواند دو سه کالا به آمریکا صادر کند، مثل فرش، پسته و خاویار که در همین اثنا این را عرض کنم که کل تولیدات ما در این سه قلم به 600 میلیون دلار هم نمیرسد، تا برسد به اینکه سهم آمریکا چقدر میشود، ولی واردات از آمریکا مثل دارو، مواد غذایی و... را هم بنا به مشکلاتی که مراودات مالی وجود دارد به سختی انجام میشود، مثلاً مشکل در مبادله کالاهایی که سرمایهای باشد و در صنعت نفت به کار میرود هنوز به قوت خود باقی است. همانطور که میدانید تحریمهای ما اولیه و ثانویه هستند. آمریکا یک تحریم اولیه دارد که در مورد کالاهای شرکتهای آمریکایی است. به آن
۱۱.۴k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.