مرگ دردناک مادر جوان پس از زایمان
مرگ دردناک مادر جوان پس از زایمان
☆سهیل به نقل از شفاآنلاین: پرونده «زیبا مقصودی» زن ٣١سالهای که ٢٤ بهمنماه پس از به دنیا آوردن نخستین فرزندش، در بیمارستان خصوصی جانش را از دست داد، در پزشکی قانونی است. مسئولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، منتظر نتیجه کالبدشکافی هستند.
زن ٣١ساله ٤ روز پس از زایمان در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران جانش را از دست داد. همسر متوفی میگوید که مقصر این اتفاق پزشک متخصص زنان و زایمان و کادر درمانی بیمارستان ٢٢ بهمن است.
پرونده «زیبا مقصودی» زن ٣١سالهای که ٢٤ بهمنماه پس از به دنیا آوردن نخستین فرزندش، در این بیمارستان خصوصی جانش را از دست داد، در پزشکی قانونی است. مسئولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، منتظر نتیجه کالبدشکافی هستند.
شرح ماجرا از زبان همسر متوفی
مجید حقیقی، همسر زیبا مقصودی جزییات مرگ همسرش در بیمارستان ٢٢ بهمن را تشریح کرد و گفت: «ساعت ٥ صبح بیستم بهمنماه بود که کیسه آب جنین همسرم پاره شد.
پزشک برای بیستوششم بهمنماه وقت سزارین داده بود اما آن روز صبح، مجبور شدیم به بیمارستانی که این پزشک در آن عمل انجام میداد، مراجعه کنیم. در این فاصله هرچه با پزشک تماس گرفتیم جوابی نمیداد، درنهایت ساعت ٨ صبح پزشک به بیمارستان رسید و ساعت ٨:٤٠ سزارین تمام شد و نخستین فرزندم که پسر بود، به دنیا آمد. ساعت ٢ بعدازظهر همسرم به اتاق ویایپی منتقل شد اما از همان موقع، حال خوبی نداشت.
تب و لرز کرده بود و سردرد شدیدی داشت. پزشک بیمارستان برایش آرامبخش تجویز کرد و آن شب در بیمارستان ماند. در تمام این مدت هم خبری از پزشک متخصص زنان و زایمان نبود و یکبار هم بالای سر همسرم حاضر نشد.» او با طرح این پرسش که چرا پزشک، بیمارش را که ٩ ماه تحت مراقبتش بوده بعد از زایمان ویزیت نکرد، ادامه داد: «بیستویکم بهمنماه بود که پزشک به صورت تلفنی، بدون اینکه همسرم را ویزیت کند، دستور ترخیص داد. حال همسرم همچنان بد بود و از آنجایی که پزشکان احتمال دادند نوزاد دچار زردی شود، یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه داشتند که همسرم هم خواست در کنار فرزندش باشد.
به همین خاطر تا روز بعد هم در بیمارستان ماند. در طول شب، حال همسرم همچنان بد بود. تب و بیرونروی داشت. صبح بیستودوم بهمنماه، همسرم دوباره تب و لرز و تشنج کرد. این موضوع به پزشکان بخش اعلام شد. آنها باز هم آرامبخش تزریق کردند. آن روز هم پزشک نیامد و تلفنی همسرم را مرخص کرد. با همان داروهای آرامبخش، تب و لرزش قطع شد و ساعت ٢ بعد از ظهر مرخصش کردند. وقتی به خانه آمد سردرد شدیدی داشت، افت فشار پیدا کرد و بیحال بود. حالاتش اصلا شبیه کسی نبود که زایمان کرده. به ما گفتند بروید خانه، نوشابه تلخ و نسکافه بدهید خوب میشود.»
به گفته همسر این زن ٣١ساله، «زیبا» شب دچار تنگی نفس شد، با پزشک تماس گرفته شد، او اما تاکید کرد که: «زیبا، لوس و ترسو است، نیاز به مراجعه به بیمارستان ندارد، خودش خوب میشود.» اما با وخیم شدن حالش، با اورژانس تماس گرفته میشود. پزشک اورژانس سرم وصل میکند و تاکید میکند که نیازی به مراجعه به بیمارستان نیست. حقیقی ادامه داد: «وضع بد همسرم تا صبح ادامه داشت، تا اینکه ساعت ١١ بیستوسوم بهمنماه، بار دیگر با اورژانس تماس گرفتم و آنها در محل حاضر شدند ساعت ١٢ شب تصمیم گرفتم خودم او را به بیمارستان میلاد ببرم. در این فاصله با پزشک همسرم تماس گرفتم. او همچنان اصرار داشت که نیازی به بستری نیست ولی من درنهایت او را به بیمارستان میلاد بردم و از او آزمایش خون گرفته شد. پزشک بیمارستان جواب آزمایش را که دید، گفت هرچه سریعتر باید بستری شود، اما بیمارستان تخت خالی نداشت.
من هم او را به سرعت با خودرو خودم به بیمارستان ٢٢ بهمن بردم.» به گفته همسر این زن، در بیمارستان ٢٢ بهمن، بیمار به هوش بود، حرف میزد و جواب سوالهای پزشک را داد، اما بدنش پر از لکههای قرمز شده بود و بیحال بود، حتی نمیتوانست راه برود و او را با ویلچر منتقل کردند: «بعد از اینکه پزشک آزمایش خون را دید، سریع او را به آیسییو منتقل کرد. پس از چند دقیقه دیدم، چشمان همسرم نیمهباز است و به او چندین لوله وصل شده. آنجا از من خواستند که برگهای را امضا کنم و تایید کنم که او بیهوش به بیمارستان منتقل شده، درحالیکه این موضوع درست نبود. نیمهشب بود که پزشک متخصص زنان و زایمان پیدایش شد.» او گفت: «در همین فاصله دور همسرم خیلی شلوغ شده بود. تا صبح دهها پزشک بالای سر همسرم حاضر شدند.
ساعت ١٢ ظهر بود که پرستار با چشمانی گریان پیش من آمد و به من گفت که وضع همسرم اصلا خوب نیست. من دیدم که قضیه جدی شده، به همین خاطر با زور وارد اتاقی شدم که همسرم بستری شده بود و دیدم که اتاق خال
☆سهیل به نقل از شفاآنلاین: پرونده «زیبا مقصودی» زن ٣١سالهای که ٢٤ بهمنماه پس از به دنیا آوردن نخستین فرزندش، در بیمارستان خصوصی جانش را از دست داد، در پزشکی قانونی است. مسئولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، منتظر نتیجه کالبدشکافی هستند.
زن ٣١ساله ٤ روز پس از زایمان در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران جانش را از دست داد. همسر متوفی میگوید که مقصر این اتفاق پزشک متخصص زنان و زایمان و کادر درمانی بیمارستان ٢٢ بهمن است.
پرونده «زیبا مقصودی» زن ٣١سالهای که ٢٤ بهمنماه پس از به دنیا آوردن نخستین فرزندش، در این بیمارستان خصوصی جانش را از دست داد، در پزشکی قانونی است. مسئولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، منتظر نتیجه کالبدشکافی هستند.
شرح ماجرا از زبان همسر متوفی
مجید حقیقی، همسر زیبا مقصودی جزییات مرگ همسرش در بیمارستان ٢٢ بهمن را تشریح کرد و گفت: «ساعت ٥ صبح بیستم بهمنماه بود که کیسه آب جنین همسرم پاره شد.
پزشک برای بیستوششم بهمنماه وقت سزارین داده بود اما آن روز صبح، مجبور شدیم به بیمارستانی که این پزشک در آن عمل انجام میداد، مراجعه کنیم. در این فاصله هرچه با پزشک تماس گرفتیم جوابی نمیداد، درنهایت ساعت ٨ صبح پزشک به بیمارستان رسید و ساعت ٨:٤٠ سزارین تمام شد و نخستین فرزندم که پسر بود، به دنیا آمد. ساعت ٢ بعدازظهر همسرم به اتاق ویایپی منتقل شد اما از همان موقع، حال خوبی نداشت.
تب و لرز کرده بود و سردرد شدیدی داشت. پزشک بیمارستان برایش آرامبخش تجویز کرد و آن شب در بیمارستان ماند. در تمام این مدت هم خبری از پزشک متخصص زنان و زایمان نبود و یکبار هم بالای سر همسرم حاضر نشد.» او با طرح این پرسش که چرا پزشک، بیمارش را که ٩ ماه تحت مراقبتش بوده بعد از زایمان ویزیت نکرد، ادامه داد: «بیستویکم بهمنماه بود که پزشک به صورت تلفنی، بدون اینکه همسرم را ویزیت کند، دستور ترخیص داد. حال همسرم همچنان بد بود و از آنجایی که پزشکان احتمال دادند نوزاد دچار زردی شود، یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه داشتند که همسرم هم خواست در کنار فرزندش باشد.
به همین خاطر تا روز بعد هم در بیمارستان ماند. در طول شب، حال همسرم همچنان بد بود. تب و بیرونروی داشت. صبح بیستودوم بهمنماه، همسرم دوباره تب و لرز و تشنج کرد. این موضوع به پزشکان بخش اعلام شد. آنها باز هم آرامبخش تزریق کردند. آن روز هم پزشک نیامد و تلفنی همسرم را مرخص کرد. با همان داروهای آرامبخش، تب و لرزش قطع شد و ساعت ٢ بعد از ظهر مرخصش کردند. وقتی به خانه آمد سردرد شدیدی داشت، افت فشار پیدا کرد و بیحال بود. حالاتش اصلا شبیه کسی نبود که زایمان کرده. به ما گفتند بروید خانه، نوشابه تلخ و نسکافه بدهید خوب میشود.»
به گفته همسر این زن ٣١ساله، «زیبا» شب دچار تنگی نفس شد، با پزشک تماس گرفته شد، او اما تاکید کرد که: «زیبا، لوس و ترسو است، نیاز به مراجعه به بیمارستان ندارد، خودش خوب میشود.» اما با وخیم شدن حالش، با اورژانس تماس گرفته میشود. پزشک اورژانس سرم وصل میکند و تاکید میکند که نیازی به مراجعه به بیمارستان نیست. حقیقی ادامه داد: «وضع بد همسرم تا صبح ادامه داشت، تا اینکه ساعت ١١ بیستوسوم بهمنماه، بار دیگر با اورژانس تماس گرفتم و آنها در محل حاضر شدند ساعت ١٢ شب تصمیم گرفتم خودم او را به بیمارستان میلاد ببرم. در این فاصله با پزشک همسرم تماس گرفتم. او همچنان اصرار داشت که نیازی به بستری نیست ولی من درنهایت او را به بیمارستان میلاد بردم و از او آزمایش خون گرفته شد. پزشک بیمارستان جواب آزمایش را که دید، گفت هرچه سریعتر باید بستری شود، اما بیمارستان تخت خالی نداشت.
من هم او را به سرعت با خودرو خودم به بیمارستان ٢٢ بهمن بردم.» به گفته همسر این زن، در بیمارستان ٢٢ بهمن، بیمار به هوش بود، حرف میزد و جواب سوالهای پزشک را داد، اما بدنش پر از لکههای قرمز شده بود و بیحال بود، حتی نمیتوانست راه برود و او را با ویلچر منتقل کردند: «بعد از اینکه پزشک آزمایش خون را دید، سریع او را به آیسییو منتقل کرد. پس از چند دقیقه دیدم، چشمان همسرم نیمهباز است و به او چندین لوله وصل شده. آنجا از من خواستند که برگهای را امضا کنم و تایید کنم که او بیهوش به بیمارستان منتقل شده، درحالیکه این موضوع درست نبود. نیمهشب بود که پزشک متخصص زنان و زایمان پیدایش شد.» او گفت: «در همین فاصله دور همسرم خیلی شلوغ شده بود. تا صبح دهها پزشک بالای سر همسرم حاضر شدند.
ساعت ١٢ ظهر بود که پرستار با چشمانی گریان پیش من آمد و به من گفت که وضع همسرم اصلا خوب نیست. من دیدم که قضیه جدی شده، به همین خاطر با زور وارد اتاقی شدم که همسرم بستری شده بود و دیدم که اتاق خال
۱۰.۴k
۳۰ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.