با تو نیستم!
با تو نیستم!
تو نخوان...
با خودم زمزمه میکنم!
من خوبم من آرامم من قول داده ام!!!
فقط کمی تو را کم آورده ام...
یادت هست میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟؟؟
واژه کم می آورم برای گفتن دوستت دارم ها...!!!
حالا تمام واژه ها در گلویم صف کشیده اند...
با این همه واژه چه کنم؟ تکلیف این همه حرف نگفته چه میشود؟!!!
باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم بایدخوب باشم...!
من خوبم من آرامم من قول داده ام!
فقط کمی بی حوصله ام!
بی حوصله از حرفهای عده ای که حتی حاضر نیستم
در موردشان بدی بگویم.
هیچوقت
هرچه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در می آورم!
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمیبارند چون:
من خوبم من آرامم من قول داده ام!
اما شبها ... واااااااااااای از شبها!!!
اما حیف که قول داده ام...
من خوبم من آرامم من قول داده ام...
باز شروع نمیکنم اصلأ تمام نشده که بخواهم شروع کنم!
همین دلم برایت تنگ شده را هم به تو نمیگویم تو راحت باش!!!
من خوبم من آرامم من قول داده ام...
باورت میشود؟؟؟ من خوبم . . .
تو نخوان...
با خودم زمزمه میکنم!
من خوبم من آرامم من قول داده ام!!!
فقط کمی تو را کم آورده ام...
یادت هست میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟؟؟
واژه کم می آورم برای گفتن دوستت دارم ها...!!!
حالا تمام واژه ها در گلویم صف کشیده اند...
با این همه واژه چه کنم؟ تکلیف این همه حرف نگفته چه میشود؟!!!
باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم بایدخوب باشم...!
من خوبم من آرامم من قول داده ام!
فقط کمی بی حوصله ام!
بی حوصله از حرفهای عده ای که حتی حاضر نیستم
در موردشان بدی بگویم.
هیچوقت
هرچه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در می آورم!
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمیبارند چون:
من خوبم من آرامم من قول داده ام!
اما شبها ... واااااااااااای از شبها!!!
اما حیف که قول داده ام...
من خوبم من آرامم من قول داده ام...
باز شروع نمیکنم اصلأ تمام نشده که بخواهم شروع کنم!
همین دلم برایت تنگ شده را هم به تو نمیگویم تو راحت باش!!!
من خوبم من آرامم من قول داده ام...
باورت میشود؟؟؟ من خوبم . . .
۲.۱k
۲۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.