حزب اللهی باید شیک و مجلسی باشه
حزباللهی باید شیک و مجلسی باشه
محمدرضا یکی از آن دسته جوانهای حزباللهی بود که به ظاهرش خیلی میرسید.
فاطمه طوسی مادر محمدرضا دهقانامیری میگوید:
«پسرم ساده میپوشید اما خوب تیپ میزد. موهاش رو خیلی دوست داشت و مدام به موهاش رسیدگی میکرد. دنبال مد روز نبود یا لباسهای برند نمیپوشید اما لباسهایی که انتخاب میکرد به ظاهرش میآمد»
به گفته مهدیه خواهر محمدرضا تکیه کلامش این بود:
«حزباللهی باید شیک و مجلسی باشه. باید بهخودش برسه و در کنار ظاهر خوب، دنبال اعتقاداتش هم باشه»
به گفته خانواده این شهید جوان، او تیپ و ظاهر متفاوتی هم در عکسهایش در سوریه دارد.
شاید خیلیها با دیدن عکس و فیلمهای محمدرضا تصور نکنند که او بسیجی باشد اما پسرجوان دوست داشت به روز باشد و در کنار آن مطالعاتش را هم بالا میبرد؛
«تو اینستاگرام صفحه داشت و عکساش رو میذاشت تو صفحه»
محمدرضا در کنار ظاهر خوب، اخلاق خوبی هم داشت.
دوستانش تعریف کرده بودند که او همکلاسیهای دانشگاهش را با موتور به خانههایشان میرساند و اگر متوجه میشد کسی نیاز به پول دارد دریغ نمیکرد؛
«حتی حاضر نبود پولش رو پس بگیره. میگفت طرف زن و بچه داره و اگه میتونست خودش میآورد میداد»
به گفته فاطمه خانم گرچه محمدرضا ۲۰ سال بیشتر نداشت، اما یکباره مرد بزرگی شد.
مرد جوانی که خاطرات و عکسهایش این روزها دلخوشی خانوادهای است که دلتنگ او هستند؛
دلتنگ شیطنتها و شوخ طبعیهای محمدرضا و همه مهربانیهایی که نثار خانوادهاش میکرد.
محمدرضا یکی از آن دسته جوانهای حزباللهی بود که به ظاهرش خیلی میرسید.
فاطمه طوسی مادر محمدرضا دهقانامیری میگوید:
«پسرم ساده میپوشید اما خوب تیپ میزد. موهاش رو خیلی دوست داشت و مدام به موهاش رسیدگی میکرد. دنبال مد روز نبود یا لباسهای برند نمیپوشید اما لباسهایی که انتخاب میکرد به ظاهرش میآمد»
به گفته مهدیه خواهر محمدرضا تکیه کلامش این بود:
«حزباللهی باید شیک و مجلسی باشه. باید بهخودش برسه و در کنار ظاهر خوب، دنبال اعتقاداتش هم باشه»
به گفته خانواده این شهید جوان، او تیپ و ظاهر متفاوتی هم در عکسهایش در سوریه دارد.
شاید خیلیها با دیدن عکس و فیلمهای محمدرضا تصور نکنند که او بسیجی باشد اما پسرجوان دوست داشت به روز باشد و در کنار آن مطالعاتش را هم بالا میبرد؛
«تو اینستاگرام صفحه داشت و عکساش رو میذاشت تو صفحه»
محمدرضا در کنار ظاهر خوب، اخلاق خوبی هم داشت.
دوستانش تعریف کرده بودند که او همکلاسیهای دانشگاهش را با موتور به خانههایشان میرساند و اگر متوجه میشد کسی نیاز به پول دارد دریغ نمیکرد؛
«حتی حاضر نبود پولش رو پس بگیره. میگفت طرف زن و بچه داره و اگه میتونست خودش میآورد میداد»
به گفته فاطمه خانم گرچه محمدرضا ۲۰ سال بیشتر نداشت، اما یکباره مرد بزرگی شد.
مرد جوانی که خاطرات و عکسهایش این روزها دلخوشی خانوادهای است که دلتنگ او هستند؛
دلتنگ شیطنتها و شوخ طبعیهای محمدرضا و همه مهربانیهایی که نثار خانوادهاش میکرد.
۱.۸k
۱۸ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.