استاد حسین لرزاده
استاد حسین لرزاده
استاد حسین لرزاده در سال 1285 هـ.ش در تهران، کوچه قلمستان نزدیک باغ و حمام حاج عبدالصمد چشم به جهان گشود.پدر ایشان استاد محمد لرزاده از معماران نامی دوره اتابک و همکار حاج حسن صنیع الدیوان، معمار اتابکی بود.نام خانوادگی آنها ابتدا"لر" بود ولی بعد از تعویض شناسنامه ها و بر طبق قوانین آن روز این نام خانوادگی به "لرزاده"تغییر یافت. علت انتخاب نام خانوادگی "لر" و "لرزاده" انتساب آنها به "قوم لر" که به صفا و سادگی شهره اند و سابقه فرهنگی درخشانی دارند بوده است. از یادگارهای استاد محمد لرزاده، میتوان از مسجد حاج حسن صنیع الدیوان، سید نصیر الدین، یکی دو ایوان در مدرسه سپهسالار، از گردن به پایین گنبد سر قبر آقا و خط بنایی دور آن و حوضخانه آینه کاری حسینیه امیربهادر یاد کرد. استاد حسین لرزاده در سن هفت تا هشت سالگی بود که حدود شش ماه به مکتبخانه «میرزا حسن» در نزدیکی چهارراه حاج رضا خیابان بلورسازی رفت و سپس او را به مدرسه ای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستادند. سالهای آخر دبستان برای استاد مفهومی نداشت، چرا که درسالهای قبل، هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در کلاسهای بالاتر و سطحی عالی تر طی کرده بود.
پس از دوران ابتدایی، چند سالی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر فرستاده شد. از آنجا که این مدرسه، رشته فنی مورد علاقه اش را نداشت، مدرسه را ترک و به شعبه مجسمه سازی مدرسه «کمال الملک» فرستاده شد. پس از یکسال و نیم که قالبگیری و قالبسازی آموخت، به دلیل شبهه حرمت این شغل، او را نزد مرحوم «سیدمحمد تقی نقاش باشی» که کار تابلوسازی می کرد، فرستادند. استاد خود می گوید: «مایل به ادامه تحصیل در مدرسه کمال الملک بودم، اما به هر صورت به دفتر کار نقاش باشی در خیابان ناصریه روانه شدم» اما از طرف دیگر، پدرش او را به کارهای فنی و رشته های معماری نیز وا می داشت و در جلسات شبانه که معماران برای آموختن رموز معماری در خانه ایشان جمع بودند، لرزاده را نیز در کار آنها شرکت می داد. استاد جوان نیز با استعداد و قریحه خود، نمونه ها را با گچ و مقوا اسکلت (اصطلاحی که قبلا به آن ماکت سازی می گفتند) می کرد و به طور عملی معماری را فرا می گرفت.
پس از مرگ پدر، به دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که مشغول ساختن عمارت سنگی تپه علیخان در سعدآباد بود به آنجا رفت و مشغول به کار نقاشی در یکی از اتاق های این عمارت شد. نخستین کار مستقل استاد را می توان سر در بانک شاهی (بانک تجارت فعلی) واقع در میدان توپخانه تهران دانست.
استاد لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرده (بنا به گفته شاگردانش ۸۴۲ مسجد) که در رأس آن مسجداعظم قم به دعوت مستقیم آیت الله بروجردی از وی است. همچنین بنابه مأموریتی که آیت الله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پاره ای تغییرات در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیت الله شهرستانی تولیت وقت آن حرم مطهر در عراق به عنوان افتخارآمیز «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» نایل گردید.
استاد حسین لرزاده تعداد زیادی مسجد (تعداد آنها به طور دقیق مشخص نیست) را طرح و بعضا اجرا و یا نظارت کرده است. همچنین برخی از احکام، جوایز و نشانهای دریافتی توسط استاد لرزاده شامل مدال فردوسی به خاطر طراحی و ساخت ساختمان مقبره حکیم توس، مدال و نشان علمی به دلیل لیاقت حسین لرزاده(معمار)، دریافت درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی(کربلا) به خاطر تعمیر آستانه مقدسه اباعبدالله الحسین مخصوصا تجدید بنای ایوان بزرگ و...
همچنین استاد صاحب تألیفاتی نیز هستند، از جمله: «احیای هنرهای از یاد رفته» در دو جلد که شامل آموزش اصول اربعه معماری سنتی با روشی بسیار سهل و ممتنع است، «نغمه لرزاده» شامل اشعار، «خاطرات»، «صدامیه» مجموعه اشعار استاد در زمان جنگ و انقلاب تعدادی تابلو و لوح از گره های بنایی بدیع و یگانه و همینطور مقرنس و رسمی و سرقلم های گوناگون طراحی و رنگ آمیزی کرده است که به صورت تابلو، زینت بخش اتاق و منزل اوست.استاد لر زاده استاد مسلم معماری سنتی اسلامی _ ایرانی پس از ۹۸ سال زندگی پرتلاش صبح روز سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳ دار فانی را وداع گفت.
استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط بود. در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد می باشد: نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت بر روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفاده ای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و
استاد حسین لرزاده در سال 1285 هـ.ش در تهران، کوچه قلمستان نزدیک باغ و حمام حاج عبدالصمد چشم به جهان گشود.پدر ایشان استاد محمد لرزاده از معماران نامی دوره اتابک و همکار حاج حسن صنیع الدیوان، معمار اتابکی بود.نام خانوادگی آنها ابتدا"لر" بود ولی بعد از تعویض شناسنامه ها و بر طبق قوانین آن روز این نام خانوادگی به "لرزاده"تغییر یافت. علت انتخاب نام خانوادگی "لر" و "لرزاده" انتساب آنها به "قوم لر" که به صفا و سادگی شهره اند و سابقه فرهنگی درخشانی دارند بوده است. از یادگارهای استاد محمد لرزاده، میتوان از مسجد حاج حسن صنیع الدیوان، سید نصیر الدین، یکی دو ایوان در مدرسه سپهسالار، از گردن به پایین گنبد سر قبر آقا و خط بنایی دور آن و حوضخانه آینه کاری حسینیه امیربهادر یاد کرد. استاد حسین لرزاده در سن هفت تا هشت سالگی بود که حدود شش ماه به مکتبخانه «میرزا حسن» در نزدیکی چهارراه حاج رضا خیابان بلورسازی رفت و سپس او را به مدرسه ای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستادند. سالهای آخر دبستان برای استاد مفهومی نداشت، چرا که درسالهای قبل، هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در کلاسهای بالاتر و سطحی عالی تر طی کرده بود.
پس از دوران ابتدایی، چند سالی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر فرستاده شد. از آنجا که این مدرسه، رشته فنی مورد علاقه اش را نداشت، مدرسه را ترک و به شعبه مجسمه سازی مدرسه «کمال الملک» فرستاده شد. پس از یکسال و نیم که قالبگیری و قالبسازی آموخت، به دلیل شبهه حرمت این شغل، او را نزد مرحوم «سیدمحمد تقی نقاش باشی» که کار تابلوسازی می کرد، فرستادند. استاد خود می گوید: «مایل به ادامه تحصیل در مدرسه کمال الملک بودم، اما به هر صورت به دفتر کار نقاش باشی در خیابان ناصریه روانه شدم» اما از طرف دیگر، پدرش او را به کارهای فنی و رشته های معماری نیز وا می داشت و در جلسات شبانه که معماران برای آموختن رموز معماری در خانه ایشان جمع بودند، لرزاده را نیز در کار آنها شرکت می داد. استاد جوان نیز با استعداد و قریحه خود، نمونه ها را با گچ و مقوا اسکلت (اصطلاحی که قبلا به آن ماکت سازی می گفتند) می کرد و به طور عملی معماری را فرا می گرفت.
پس از مرگ پدر، به دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که مشغول ساختن عمارت سنگی تپه علیخان در سعدآباد بود به آنجا رفت و مشغول به کار نقاشی در یکی از اتاق های این عمارت شد. نخستین کار مستقل استاد را می توان سر در بانک شاهی (بانک تجارت فعلی) واقع در میدان توپخانه تهران دانست.
استاد لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرده (بنا به گفته شاگردانش ۸۴۲ مسجد) که در رأس آن مسجداعظم قم به دعوت مستقیم آیت الله بروجردی از وی است. همچنین بنابه مأموریتی که آیت الله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پاره ای تغییرات در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیت الله شهرستانی تولیت وقت آن حرم مطهر در عراق به عنوان افتخارآمیز «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» نایل گردید.
استاد حسین لرزاده تعداد زیادی مسجد (تعداد آنها به طور دقیق مشخص نیست) را طرح و بعضا اجرا و یا نظارت کرده است. همچنین برخی از احکام، جوایز و نشانهای دریافتی توسط استاد لرزاده شامل مدال فردوسی به خاطر طراحی و ساخت ساختمان مقبره حکیم توس، مدال و نشان علمی به دلیل لیاقت حسین لرزاده(معمار)، دریافت درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی(کربلا) به خاطر تعمیر آستانه مقدسه اباعبدالله الحسین مخصوصا تجدید بنای ایوان بزرگ و...
همچنین استاد صاحب تألیفاتی نیز هستند، از جمله: «احیای هنرهای از یاد رفته» در دو جلد که شامل آموزش اصول اربعه معماری سنتی با روشی بسیار سهل و ممتنع است، «نغمه لرزاده» شامل اشعار، «خاطرات»، «صدامیه» مجموعه اشعار استاد در زمان جنگ و انقلاب تعدادی تابلو و لوح از گره های بنایی بدیع و یگانه و همینطور مقرنس و رسمی و سرقلم های گوناگون طراحی و رنگ آمیزی کرده است که به صورت تابلو، زینت بخش اتاق و منزل اوست.استاد لر زاده استاد مسلم معماری سنتی اسلامی _ ایرانی پس از ۹۸ سال زندگی پرتلاش صبح روز سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳ دار فانی را وداع گفت.
استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط بود. در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد می باشد: نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت بر روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفاده ای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و
۱۶.۹k
۰۸ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.