جمعه و روزه و افطار،دلم می سوزد
جمعه و روزه و افطار،دلم می سوزد
آه از دوری دلدار دلم می سوزد
.
.
.
هوای عاشقی این روزها چه سنگین است
غروب جمعه بی تو چقدر غمگین است
طلوع جمعه سرم با امید تو بالاست
غروب جمعه سرم نااُمید پایین است
اگرچه بال گشودم ولی زمین گیرم
که بالهای فراق تو بار سنگین است
نمک به زخم دلم گرچه میزند اما
خیال آمدن تو همیشه شیرین است
کشیده دوری تو نقشه ای که پیرم کرد
ببین به صفحه پیشانی ام پر از چین است
به انتظار تو عمرم به سَر رسد غم نیست
تو را ندیده , بمیرم همه غمم این است
صبا اگر گذری اُفتدت به کشور دوست
بگو چقدر به راهش دوچشم مسکین است
آه از دوری دلدار دلم می سوزد
.
.
.
هوای عاشقی این روزها چه سنگین است
غروب جمعه بی تو چقدر غمگین است
طلوع جمعه سرم با امید تو بالاست
غروب جمعه سرم نااُمید پایین است
اگرچه بال گشودم ولی زمین گیرم
که بالهای فراق تو بار سنگین است
نمک به زخم دلم گرچه میزند اما
خیال آمدن تو همیشه شیرین است
کشیده دوری تو نقشه ای که پیرم کرد
ببین به صفحه پیشانی ام پر از چین است
به انتظار تو عمرم به سَر رسد غم نیست
تو را ندیده , بمیرم همه غمم این است
صبا اگر گذری اُفتدت به کشور دوست
بگو چقدر به راهش دوچشم مسکین است
۲.۲k
۲۹ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.