فیک ( تقدیر من) پارت ۲
دوستام منو رسوندن و تو راه به من امید میدادن
رسیدیم واییی دستم یخ کرده بود
نوبت من شد که یکی از بلند گو گفت
خانوم مین سو به بخش امتحان تشریف بیارید
رفتم و امتحان رو دادم و برگشتم سر جام
۱۰ دقیقه بعد گروه بی تی اس خودش انتخاب میکرد که کی باشه و هرکی از بلند گو اسمش رو گفتند اون عضو گروهه
بلند گو گفت : تبریک میگگ خانوم کیم مین سو عضو گروهه بی تی اس است
با شنیدن اسمم شکه شدم اول فکر کردم یکی دیگه رو گفته ولی نه اون من بودم
از خوشحالی گریه کردم رفتم صحنه و خوشحالی ارمی ها رو میدیدم یعنی ارمی ها این قدر خوش حالن
داشتم میرفتم خونه که یکی صدام زد
نامجون : سلام مین سو
مین سو : س س سلام
نامجون : چرا استرس گرفتی
مین سو : چی کی من استرس نه بابا
رسیدیم واییی دستم یخ کرده بود
نوبت من شد که یکی از بلند گو گفت
خانوم مین سو به بخش امتحان تشریف بیارید
رفتم و امتحان رو دادم و برگشتم سر جام
۱۰ دقیقه بعد گروه بی تی اس خودش انتخاب میکرد که کی باشه و هرکی از بلند گو اسمش رو گفتند اون عضو گروهه
بلند گو گفت : تبریک میگگ خانوم کیم مین سو عضو گروهه بی تی اس است
با شنیدن اسمم شکه شدم اول فکر کردم یکی دیگه رو گفته ولی نه اون من بودم
از خوشحالی گریه کردم رفتم صحنه و خوشحالی ارمی ها رو میدیدم یعنی ارمی ها این قدر خوش حالن
داشتم میرفتم خونه که یکی صدام زد
نامجون : سلام مین سو
مین سو : س س سلام
نامجون : چرا استرس گرفتی
مین سو : چی کی من استرس نه بابا
۱.۹k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.