عشق متفاوت من..!))«part3»

(وارد که شد همه با چشمای گرد شد نگاهش میکردن دخترا نمیتونست چشم ازش بردارن تهیونگ یه نیشخند زد رفت سمت منشی تا از بپرس دفتر ا/ت کجاست )
-سلام
=س..سل..سلا..سلام
-میخواستم ببینم دفتر خانوم لی کجاست !؟
=ها!؟…اها تو راه رو سمت چپ روی در اسمش نوشتم
-باش ممنون
(تهیونگ رفت سمت اتاق ا/ت قبل وارد شدن داخل اتاق صداش صاف کرد در اتاق زد و رفت داخل )
-سلام خانوم لی من کیم تهیونگ هستم !
+اوو اقای کیم خیلی خوش اومدید بفرماید بشینید !
(تهیونگ نشست روی یکی از صندلی های روبه رو ا/ت )
+خب اقای کیم فکر میکنم مدیر برنامه تون همچی تا حدودی بهتون گفت باش درست ؟!
-اره قبل اینک اخراجش کنم گفت !
+اهااا..باش فهمیدم (خند فیک)
+پس فکر کنم لازم نباش چیز دیگه ای بگم فقط کافی قرداد ببندیم !
-بله درست
(تهیونگ و ا/ت قرداد امضا کردن و باهام دست دادن )
+معذرت میخوام اقای کیم اما من یه جلسه مهم دارم باید برم !
-بله بله مشکلی نیست !
(ا/ت بدون هیچ حرف دیگه ای از اتاق خارج شد تهیونگ به جای خالی ا/ت نگاه کرد)
-چه دختری منو که همه میخوان یه لحظ ببینن تنها گذاشت !
(تهیونگم گوشیش از جیبش در اورد تا چکش کن وقتی گوشیش روشن کرد دید همجا خبر قرار خودش با ا/ت بخش شد )
-چیههه!؟لامصب میذاشتید ما قرداد کاری میبستیم بعدا سریع قرار بهمون مچشبوندید !
(تهیونگ یکی از خبر ها رو باز میکنه )
«خبر جنجالی کیم تهیونگ مدل معروف و پرطرفدار با سهامدار و مدیر شرکت بلک لیبل قرار میزار اونا دیروز علام کردند که قرار باهام دیگه کار کنن »
-اخه احمقا قرداد بستن چه ربطی به قرار دار اخععع!
(تو همون لحظ ا/ت با چند اقا و پروند تو دستش اومد داخل از دیدن تهیونگ جا خورد )
+اقای یکم شما هنوزم اینجاید چیزی شد !؟
(تهیونگ که تا الان با دقت خبر ها رپ میخوند حواسش نبود با صدا سرش از گوشیش بالا اورد با دیدن ا/ت و چند تا مرد از جاش بلند شد )
-معذرت میخوام اما به اتفاقی افتاد که باید بهتون بگم !
+چیشد !؟
ادامه دارد…