دو پارتی(وقتی مافیابود…..)درخواستی
با خنده داشتی میدویدی میخندیدی که خوردی به یک چیز محکمی و وسیله روش با صدای وحشتناک خورد زمین از شدت صدا چشماتو بستی فقط خدا خدا میکردی اون چیزی که فکرشو میکنی نباش ارم چشماتو باز کردی دیدی تنها یادگاری مادر جیمین خرد شده میترسیدی به پشت سرت نگاه کنی چون جیمین پشت سرت بود اما مجبور بودی با چیزی که میترسیدی روبهرو بشی برگشتی پشت سرتو دیدی جیمین با چشم های عصبی رگ های دست و پیشونیش زده بیرون تا امدی حرف بزنی صورتت به طرز بدی خورد تو دیوار از شدت یهویی سیلی و برخورد سرت با دیوار نفست بالا نمیومد
ا.ت:اییی…هق..هق سرم(گریه)
جیمین:مگه من بهت نگفتم حواست به اون باش هان؟(داد)
ا.ت:من…که از قصد به…هق..اون نخوردم(گریه)
دستتو آوردی پایین دیدی رنگ خون به خودش گرفته
جیمین:این مسخره بازیتو جمع کن همش بلدی گند بزنی(عصبی)
جیمین نزاشت حرفی بزنی سریع از در عمارت خارج شد تو مونده بودی هزاران تکه گلدون و دلی که شکسته
نمیدونستی چیکار کنی فقط میدونستی ی جوری باید از جیمین معذرت خواهی کنی بزور بلند شوی چون سرگیجه داشتی خیلی سخت بوذ رو پات وایستی اما تلاشتو کردی با کمک نرده از پله ها رفتی بالا خودتو رسوندی به اتاقت قبلا ی چسب خیلی خیلی قوی داشتی که میتونین هرچیزی رو بهم بچسوبه اونو برداشتی رفتی پایین سعی کردی تمام قطعه های خرد شده برداری تا جای مه میشد تلاشتو کردی تمام تیکه هارو جمع کردی نشستی رو زمین تا با چسب اونارو بچسبونی
یک ساعت بیست دقیقه بعد
ا.ت:اوففف تموم شدا اینم از این
خداکنه جیمین باهم اشتی کنه
دقیقا تا این کلمه گفتی جیمین درو وا کرده و بدون نگاه کردن به تو رفت تو سالن پذیرایی توام گلدونو برداشتی رفتی اونجا دیدی رو مبل لم داده چشماشو بسته رفتی گلدونو گذاشتی روی میز جلوش و کنارش نشستی دستشو گرفتی اما دستو پس زد
ا.ت:من معذرت میخوام میدونم چقدر برات ارزش داشته میدونم اما باور کن از عمد نخوردم بهش من واقعا شرمندم تا جایی که تونستم درستش کردم میشه ازم ناراحت نباشی(بغض)
جیمین:ا.ت رو مخم نرو به اندازه کافی عصبیم
ا.ت:میشه حداقل گلدونو ببینی من هرکاری کردم تا تو منو ببخشی
جیمین
سرمو بلند کردم دیدم گلدون مثل روز اولش شده فقط یذره معلومه ترک داره اما انگار مدلش یعنی ا.ت همرو خودش درست کرده برگشتم سمتش نگاش کردم سرش پایین بود موهاش دور صورتش ریخت بود داشت با ناخنش پوست اون یکی میکند
رفتم چند میلیمتر بغلش دستمو انداختم دور گردنش با دستم چونشو گرفتم آوردم بالا
جمین:ببخشید من تند رفتم نباید روت دست بلند میکردم
ا.ت:یعنی الان منو بخشیدی؟(بغض)
جیمین:اره همکسم
و این بود شروع یک بوسه
ادامه داره به خاطر اینکه خیلی درخواست شد پارت بعدم داشته باشه
ا.ت:اییی…هق..هق سرم(گریه)
جیمین:مگه من بهت نگفتم حواست به اون باش هان؟(داد)
ا.ت:من…که از قصد به…هق..اون نخوردم(گریه)
دستتو آوردی پایین دیدی رنگ خون به خودش گرفته
جیمین:این مسخره بازیتو جمع کن همش بلدی گند بزنی(عصبی)
جیمین نزاشت حرفی بزنی سریع از در عمارت خارج شد تو مونده بودی هزاران تکه گلدون و دلی که شکسته
نمیدونستی چیکار کنی فقط میدونستی ی جوری باید از جیمین معذرت خواهی کنی بزور بلند شوی چون سرگیجه داشتی خیلی سخت بوذ رو پات وایستی اما تلاشتو کردی با کمک نرده از پله ها رفتی بالا خودتو رسوندی به اتاقت قبلا ی چسب خیلی خیلی قوی داشتی که میتونین هرچیزی رو بهم بچسوبه اونو برداشتی رفتی پایین سعی کردی تمام قطعه های خرد شده برداری تا جای مه میشد تلاشتو کردی تمام تیکه هارو جمع کردی نشستی رو زمین تا با چسب اونارو بچسبونی
یک ساعت بیست دقیقه بعد
ا.ت:اوففف تموم شدا اینم از این
خداکنه جیمین باهم اشتی کنه
دقیقا تا این کلمه گفتی جیمین درو وا کرده و بدون نگاه کردن به تو رفت تو سالن پذیرایی توام گلدونو برداشتی رفتی اونجا دیدی رو مبل لم داده چشماشو بسته رفتی گلدونو گذاشتی روی میز جلوش و کنارش نشستی دستشو گرفتی اما دستو پس زد
ا.ت:من معذرت میخوام میدونم چقدر برات ارزش داشته میدونم اما باور کن از عمد نخوردم بهش من واقعا شرمندم تا جایی که تونستم درستش کردم میشه ازم ناراحت نباشی(بغض)
جیمین:ا.ت رو مخم نرو به اندازه کافی عصبیم
ا.ت:میشه حداقل گلدونو ببینی من هرکاری کردم تا تو منو ببخشی
جیمین
سرمو بلند کردم دیدم گلدون مثل روز اولش شده فقط یذره معلومه ترک داره اما انگار مدلش یعنی ا.ت همرو خودش درست کرده برگشتم سمتش نگاش کردم سرش پایین بود موهاش دور صورتش ریخت بود داشت با ناخنش پوست اون یکی میکند
رفتم چند میلیمتر بغلش دستمو انداختم دور گردنش با دستم چونشو گرفتم آوردم بالا
جمین:ببخشید من تند رفتم نباید روت دست بلند میکردم
ا.ت:یعنی الان منو بخشیدی؟(بغض)
جیمین:اره همکسم
و این بود شروع یک بوسه
ادامه داره به خاطر اینکه خیلی درخواست شد پارت بعدم داشته باشه
۴.۲k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.