خوش شانس
خوش شانس
p⑨
ا.تم پیاده شد که انگار تعجب کرده بود چون عمارت نبود که قصر افسانه ای بود
با حالت مغرورانه ای گفتم
٪چیه؟ تعجب کردی (پوزخند)
+چرا باید تعجب کنم(چشم غره)
٪میدونم تعجب کردی
+گگگگگگگ
٪این چه کاریه
+به تو چه
٪زود باش برو داخل
+نمیخوام میخوام برم داخل
٪عه پس به زور میبرمت
بعد براید استایل بغلش کردم بردم داخل هی تقلا میکرد که ولش کنم ولی من بی توجه بهش رفتم داخل عمارت
از پله ها رفتم بالا و رسیدم به اتاق ا.ت گذاشتمش رو تخت و گفتم
٪اینجا اتاق توعه کاری داشتی اتاق بغلیم تازه باید بگم که من تو خونه تنها زندگی میکنم پس میتونی تمام خونه رو نگا کنید به سرتم نزنه که فرار کنی فهمیدی؟
+اره(خیلی اروم)
٪نشنیدم فهمیدی؟
+اره(داد)
٪چه خبر ارومم بگی میشنوم
+دددددد
٪من اخر نفهمیدم این کارا چیه
بعد از اتاق ا.ت اومدم بیرون
p⑨
ا.تم پیاده شد که انگار تعجب کرده بود چون عمارت نبود که قصر افسانه ای بود
با حالت مغرورانه ای گفتم
٪چیه؟ تعجب کردی (پوزخند)
+چرا باید تعجب کنم(چشم غره)
٪میدونم تعجب کردی
+گگگگگگگ
٪این چه کاریه
+به تو چه
٪زود باش برو داخل
+نمیخوام میخوام برم داخل
٪عه پس به زور میبرمت
بعد براید استایل بغلش کردم بردم داخل هی تقلا میکرد که ولش کنم ولی من بی توجه بهش رفتم داخل عمارت
از پله ها رفتم بالا و رسیدم به اتاق ا.ت گذاشتمش رو تخت و گفتم
٪اینجا اتاق توعه کاری داشتی اتاق بغلیم تازه باید بگم که من تو خونه تنها زندگی میکنم پس میتونی تمام خونه رو نگا کنید به سرتم نزنه که فرار کنی فهمیدی؟
+اره(خیلی اروم)
٪نشنیدم فهمیدی؟
+اره(داد)
٪چه خبر ارومم بگی میشنوم
+دددددد
٪من اخر نفهمیدم این کارا چیه
بعد از اتاق ا.ت اومدم بیرون
۲.۱k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.