خوش شانس
خوش شانس
p⑤
شیشه ماشینو کشید پایین که من نمیدونم چی شد که به طرف خونه سون هی فرار میکرد تو راه به سون هی پیام دادم در خونشونو باز کنه تا رسیدم سریع رفتم تو خونه سون هی
=چی شده دختر چته؟(با تعجب)
+هیچی فقط احساس کردم یکی داره دنبالم میکنه
=من امادم بیا بریم
+باش
از خونه سون هی زدیم بیرون و به طرف مدرسه رفتیم
منم هی احساس میکرد یکی داره نگام میکنه چند باز برگشتم ولی کسی نبود و بیخیال شدم
ویو تهیونگ
از خواب بیدار شدم دیروز به یکی قرار داد بسته بودم اونم دخترشو به من فروخت منم قبول کردم میگفت دختر قشنگیه برای همین به دیدنش رفتم
داشتم میرفتم طرف خونشون که یه دخترو دیدم دقیقا شبیه ا.تی بود که دیده بودم رفتم جلوش پیاده شدم از ماشین دیدم چشماش باد کرده و میخواد فرار کنه که یهو غش کرد براید استایل بغلش کردم بردم خونشون و از اونجا رفتم
تو راه خونه هی داشتم بهش فک میکرد از چیزی که تو عکساش دیده بودم خوشگل تر بود انگار عاشق شده بودم
رسیدم خونه یه دوش گرفتمو خابیدم
p⑤
شیشه ماشینو کشید پایین که من نمیدونم چی شد که به طرف خونه سون هی فرار میکرد تو راه به سون هی پیام دادم در خونشونو باز کنه تا رسیدم سریع رفتم تو خونه سون هی
=چی شده دختر چته؟(با تعجب)
+هیچی فقط احساس کردم یکی داره دنبالم میکنه
=من امادم بیا بریم
+باش
از خونه سون هی زدیم بیرون و به طرف مدرسه رفتیم
منم هی احساس میکرد یکی داره نگام میکنه چند باز برگشتم ولی کسی نبود و بیخیال شدم
ویو تهیونگ
از خواب بیدار شدم دیروز به یکی قرار داد بسته بودم اونم دخترشو به من فروخت منم قبول کردم میگفت دختر قشنگیه برای همین به دیدنش رفتم
داشتم میرفتم طرف خونشون که یه دخترو دیدم دقیقا شبیه ا.تی بود که دیده بودم رفتم جلوش پیاده شدم از ماشین دیدم چشماش باد کرده و میخواد فرار کنه که یهو غش کرد براید استایل بغلش کردم بردم خونشون و از اونجا رفتم
تو راه خونه هی داشتم بهش فک میکرد از چیزی که تو عکساش دیده بودم خوشگل تر بود انگار عاشق شده بودم
رسیدم خونه یه دوش گرفتمو خابیدم
۲.۰k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.