ونوم پارت4
ونوم پارت4
رفتم شوار ماشین شدم (با گریه)
لینو: گریه نکن عوضییی(باداد)
منم تا خونه هیچی نگفتم لینو خیلی داشت تند میرفت
=جوون چه تند میره
+خفه شو
-چی گفتییی همینجا میزنمت تا سه روز نتونی حرف بزنی
+با تو نبودم
رسیدیم خونه.
لینو وسایلتو جمع میکنی گورتو گم میکنی میری(داد)
با گریه بخدا من کاری نکردم
_همین که گفتم دیگه تموم شد رابطه من باتو
+چی؟(با بغض)
-دیگه تموم شد (بغض)
ات با گریه به سمت اتاق رفت تا لباساشو جمع کنه
ونوم: میخوای کلشو بخورم.
ات: خفه شو حق نداری
ونوم باشه باشه حالا میخوای کجا بری؟
ات: نمیدونم چه خاکی توسرم بریزم
ونوم: میخوای بریم پیش ادی و انه چون ماموریت داریم
ات: باشه
در اتاقو باز کردم دیدم لینو با دوتای دستاش سرشو گرفته گفت: باورم نمیشه کسی که دوسش دارم این بل رو سرم اورد
ات نتونست حرف بزنه چون بغض داشت خفه اش میکرد سریع با چمدون از اونجا رفت
رفتم شوار ماشین شدم (با گریه)
لینو: گریه نکن عوضییی(باداد)
منم تا خونه هیچی نگفتم لینو خیلی داشت تند میرفت
=جوون چه تند میره
+خفه شو
-چی گفتییی همینجا میزنمت تا سه روز نتونی حرف بزنی
+با تو نبودم
رسیدیم خونه.
لینو وسایلتو جمع میکنی گورتو گم میکنی میری(داد)
با گریه بخدا من کاری نکردم
_همین که گفتم دیگه تموم شد رابطه من باتو
+چی؟(با بغض)
-دیگه تموم شد (بغض)
ات با گریه به سمت اتاق رفت تا لباساشو جمع کنه
ونوم: میخوای کلشو بخورم.
ات: خفه شو حق نداری
ونوم باشه باشه حالا میخوای کجا بری؟
ات: نمیدونم چه خاکی توسرم بریزم
ونوم: میخوای بریم پیش ادی و انه چون ماموریت داریم
ات: باشه
در اتاقو باز کردم دیدم لینو با دوتای دستاش سرشو گرفته گفت: باورم نمیشه کسی که دوسش دارم این بل رو سرم اورد
ات نتونست حرف بزنه چون بغض داشت خفه اش میکرد سریع با چمدون از اونجا رفت
۱.۰k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.