چند پارتی جیمین غمگین
جیمین ***
هههه تو ام مثل ا/ت خیلی بامزه ای
باشه وقت من برای تو دیگه چی میخوای
رزی***
لبخندای تو برای همیشه این همه شیرینی رو از کجا میاری مرض قند گرفتم
جیمین**
جیمینم دیگه مثل همه نیستم
میگم رزی جان الان دیگه بهتر نیست بر گردیم هوا تاریک شده
رزی:خیر من برای امشب برنامه ها دارم
جیمین : چی مثلا
رزی:ماشین تو آوردی
جیمین :نه
رزی:خب پس با ماشین من بریم
بیا تو ماشین بشین
جیمین :ععهه داری چیکار میکنی چرا چشمامو بستی هااان
رزی:قافل گیریه
نیم ساعت بعد ***
یه یه ربعی هست که داریم راه میریم رزی هنوز چشمامو باز نکرده
ای بابا رزی جون مادرت ول کن دیگه
رزی :بیا درددم رستوران(قیافه جیمین 🙂) معروف (قیافه جیمین 😀)جذاب (قیافه جیمین 😃)رستوران پارک همه چی تمومه (قیافه جیمین 🤩)
جوجه اردک زشت
(قیافه رزی 🤣و قیافه جیمین 😥)
وای رزی ترکودیم بابا رستوران جوجه اردک زشت آخه درسته خیلی معروفه ولی اسمش آخه خیلی خنده داره
یه سوال چرا خالیه هیچ کس به غیر از ما
و گارسون اینجا نیست
خیلی همه چی یه جوریه بیا بریم
بدم میاد از جاهای مرموز
رزی :خب خب خب مونده حالا
گارسون اومد جلو رزی گفت :
یه لیوان آب
رزی شوخیت گرفته
گارسون لبخند زدو
رفت
یه هو برقا رفت
رزی دست و گرفت و با آرامش گفت تکون نخور دیگه کم کم دارم نگران میشم چنتا نور شبرنگ کنار مون روشن شدن
شمع خاموش شد و چند ثانیه بعد برقا اومد
رو میز پر بود از دسر و خوراکی های مختلف ویه کیک که روش عکسه من بود
رزی: تولدت مبارک جیمین جون
من واقعا قافل گیر شدم رزی تو تاریخ تولدم رو میدونستی
رزی :بله گفتم که من دوست دارم
واقعا مرسی
رزی نگاهی به ساعتش انداخت انگار یادش اومد یه چیزرو فراموش کرده بوده
گفت :جیمین میشه امشب بیا خونه ی من لطفا
من: باشه ام رزی اتفاقی افتاده
استرسی گفت: نه اتفاقی نیوفتاده
فقط میشه همین الان بریم
من: باشه بریم
نیم ساعت بعد ***
رسیدیم ساعت ۹:۰۰
بود رزی با عجله کلید انداخت
پاشنه کفشش رو خیلی محکم زمین
میکوبید کا صداش تو سالت اکو میشد همه چراقا خاموش بود دقیقا مثل فیلم ترسناکا رسیدیم به پذیرایی در خود به خود باز شد دیگه میخواستم بدوم و
برگردم رزی : به نظرت من آدم ربام
چرا فکر میکنی میخوام بدزدمت
اینقدر ترسو نباش تو میتونی خیلی راحت پیداشی چون گوشیت جی پی اس داره
موقعیت مکانیت همیشه و همه جا تورو نشون میده هیچ کس بلایی سرت نمیاره تر سو نباش دستمو کشید دیگه آماده
مرگ بودم
چراقا روشن شد وای کل پسرا
جونگ کوک ،ته یونگ ،نامجون
شوگا ،جیهوپ ،جین
و دخترا
ا/ت ،لیسا ،جیسو،جنی
همه اینجا بودن
تولدت مبارک
(راستی یادم رفت بگم لیسا و جونگکوک
جیسو و نامجون و جنی و جین باهم دوست پسرن )
ادامه در قسمت بعد ...
هههه تو ام مثل ا/ت خیلی بامزه ای
باشه وقت من برای تو دیگه چی میخوای
رزی***
لبخندای تو برای همیشه این همه شیرینی رو از کجا میاری مرض قند گرفتم
جیمین**
جیمینم دیگه مثل همه نیستم
میگم رزی جان الان دیگه بهتر نیست بر گردیم هوا تاریک شده
رزی:خیر من برای امشب برنامه ها دارم
جیمین : چی مثلا
رزی:ماشین تو آوردی
جیمین :نه
رزی:خب پس با ماشین من بریم
بیا تو ماشین بشین
جیمین :ععهه داری چیکار میکنی چرا چشمامو بستی هااان
رزی:قافل گیریه
نیم ساعت بعد ***
یه یه ربعی هست که داریم راه میریم رزی هنوز چشمامو باز نکرده
ای بابا رزی جون مادرت ول کن دیگه
رزی :بیا درددم رستوران(قیافه جیمین 🙂) معروف (قیافه جیمین 😀)جذاب (قیافه جیمین 😃)رستوران پارک همه چی تمومه (قیافه جیمین 🤩)
جوجه اردک زشت
(قیافه رزی 🤣و قیافه جیمین 😥)
وای رزی ترکودیم بابا رستوران جوجه اردک زشت آخه درسته خیلی معروفه ولی اسمش آخه خیلی خنده داره
یه سوال چرا خالیه هیچ کس به غیر از ما
و گارسون اینجا نیست
خیلی همه چی یه جوریه بیا بریم
بدم میاد از جاهای مرموز
رزی :خب خب خب مونده حالا
گارسون اومد جلو رزی گفت :
یه لیوان آب
رزی شوخیت گرفته
گارسون لبخند زدو
رفت
یه هو برقا رفت
رزی دست و گرفت و با آرامش گفت تکون نخور دیگه کم کم دارم نگران میشم چنتا نور شبرنگ کنار مون روشن شدن
شمع خاموش شد و چند ثانیه بعد برقا اومد
رو میز پر بود از دسر و خوراکی های مختلف ویه کیک که روش عکسه من بود
رزی: تولدت مبارک جیمین جون
من واقعا قافل گیر شدم رزی تو تاریخ تولدم رو میدونستی
رزی :بله گفتم که من دوست دارم
واقعا مرسی
رزی نگاهی به ساعتش انداخت انگار یادش اومد یه چیزرو فراموش کرده بوده
گفت :جیمین میشه امشب بیا خونه ی من لطفا
من: باشه ام رزی اتفاقی افتاده
استرسی گفت: نه اتفاقی نیوفتاده
فقط میشه همین الان بریم
من: باشه بریم
نیم ساعت بعد ***
رسیدیم ساعت ۹:۰۰
بود رزی با عجله کلید انداخت
پاشنه کفشش رو خیلی محکم زمین
میکوبید کا صداش تو سالت اکو میشد همه چراقا خاموش بود دقیقا مثل فیلم ترسناکا رسیدیم به پذیرایی در خود به خود باز شد دیگه میخواستم بدوم و
برگردم رزی : به نظرت من آدم ربام
چرا فکر میکنی میخوام بدزدمت
اینقدر ترسو نباش تو میتونی خیلی راحت پیداشی چون گوشیت جی پی اس داره
موقعیت مکانیت همیشه و همه جا تورو نشون میده هیچ کس بلایی سرت نمیاره تر سو نباش دستمو کشید دیگه آماده
مرگ بودم
چراقا روشن شد وای کل پسرا
جونگ کوک ،ته یونگ ،نامجون
شوگا ،جیهوپ ،جین
و دخترا
ا/ت ،لیسا ،جیسو،جنی
همه اینجا بودن
تولدت مبارک
(راستی یادم رفت بگم لیسا و جونگکوک
جیسو و نامجون و جنی و جین باهم دوست پسرن )
ادامه در قسمت بعد ...
۳.۱k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.