تَمومه مَن ، وجودِ مَن .. زمان داره میگذره و وقت رفتن شده
تَمومه مَن ، وجودِ مَن .. زمان داره میگذره و وقت رفتن شده ، قول دادم تا همیشه پیشت بمونم ، قول دادم نزارم جای خالیمو حس کنی ولی نشد ، خستم از دنیایی که منو بیهوده به اون گره زدن ، از دنیایی که جز درد و تظاهر چیز دیگهای نداشت .
دلتنگم میشی؟! عطر تنم هنوز رو تختی که شبا از تاریکی فضای اطرافت میترسیدی تو بغلم میخوابیدی مونده ، هنوز رد بوسههام روی لبای سرخ و شیرینت مونده ، هنوز رد دستام روی تنت مونده ..
تنها دلیلِ زندگی مَن .. متاسفم که تنهات میزارم .
' آخرین بار '
کامنت نزار.
دلتنگم میشی؟! عطر تنم هنوز رو تختی که شبا از تاریکی فضای اطرافت میترسیدی تو بغلم میخوابیدی مونده ، هنوز رد بوسههام روی لبای سرخ و شیرینت مونده ، هنوز رد دستام روی تنت مونده ..
تنها دلیلِ زندگی مَن .. متاسفم که تنهات میزارم .
' آخرین بار '
کامنت نزار.
۱۲.۶k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.