پارت3. نام رمان: درخشش ماه
پارت3. نام رمان: درخشش ماه
ویولتا..♡.. کاگیاما
☆_☆_☆_☆_☆
معلم درسو شروع کرد منم با دقت گوش میدادم
(1ساعت بعد)
تو کتاب خونه بودم یه کتاب ورداشتم و نشستم تا بخونم همینحوری سرم تو کتاب بود که یکی بهم سلام کرد سرمو برگردوندم تا ببینم کیه که دیدم بله کاگیاماس یه علیکی گفتم و بعد گفت داری چیکار میکنی
(کاگیاما&ویولتا~)
&چیکار میکنی؟
~ها هیچی دارم کتاب میخونم
&اها چه کتابی هست حالا
~یه کتاب علمی تخیلیه
&اها دوست داری؟
~اره خیلی
&فکر کنم زیاد کتاب میخونی
~اره درسته
&از بچه ها شنیده بودم که خیلی زرنگی
~ممنون لطف داری
&خواهش
~کاری داشتی
&اه نه فقط خوتستم سلام کنم
~اها باش
&خب من دیگه مزاحم نمیشم خدافظ
~باشه خدافظ
خب کتابو که خوندم زنگ تعطیلی مدذسه خورد و منم پاشدم وسایلامو ورداشتم و راه افتادم به سمت خونه که کاگیاما
اومد گفت میخوای برسونمت نه گفتم وای خیلی اسرار کرد قبول کردم و سوار ماشینش
شدم تا جلو در خونه ساکت موندم و پیادم شدم دیدم مامان بابا از خونه اومدن بیرون
سلام کردم و گفتم دارین میرین سر کار گفتن اره
یه اهای گفتن و رفتن منم درو باز کردم و رفتم تو خونه لباسامو دراوردم یه دوش گرفتم موهامو خشک کردم و خودمو انداختم رو تخت و خوابم برد
☆_☆_☆_☆_☆
پایان پارت 3✨💙🌱
ویولتا..♡.. کاگیاما
☆_☆_☆_☆_☆
معلم درسو شروع کرد منم با دقت گوش میدادم
(1ساعت بعد)
تو کتاب خونه بودم یه کتاب ورداشتم و نشستم تا بخونم همینحوری سرم تو کتاب بود که یکی بهم سلام کرد سرمو برگردوندم تا ببینم کیه که دیدم بله کاگیاماس یه علیکی گفتم و بعد گفت داری چیکار میکنی
(کاگیاما&ویولتا~)
&چیکار میکنی؟
~ها هیچی دارم کتاب میخونم
&اها چه کتابی هست حالا
~یه کتاب علمی تخیلیه
&اها دوست داری؟
~اره خیلی
&فکر کنم زیاد کتاب میخونی
~اره درسته
&از بچه ها شنیده بودم که خیلی زرنگی
~ممنون لطف داری
&خواهش
~کاری داشتی
&اه نه فقط خوتستم سلام کنم
~اها باش
&خب من دیگه مزاحم نمیشم خدافظ
~باشه خدافظ
خب کتابو که خوندم زنگ تعطیلی مدذسه خورد و منم پاشدم وسایلامو ورداشتم و راه افتادم به سمت خونه که کاگیاما
اومد گفت میخوای برسونمت نه گفتم وای خیلی اسرار کرد قبول کردم و سوار ماشینش
شدم تا جلو در خونه ساکت موندم و پیادم شدم دیدم مامان بابا از خونه اومدن بیرون
سلام کردم و گفتم دارین میرین سر کار گفتن اره
یه اهای گفتن و رفتن منم درو باز کردم و رفتم تو خونه لباسامو دراوردم یه دوش گرفتم موهامو خشک کردم و خودمو انداختم رو تخت و خوابم برد
☆_☆_☆_☆_☆
پایان پارت 3✨💙🌱
۱.۴k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.