تکپارتی هیون درخواستی
وقتی عضو نهمی و هیون جین عاشقت میشه ......
ویو هیون :
امروز حتما باید بهش بگم
ولی اگه قبول نکنه چی ؟
باید برم بهش بگم
................
هیون رفت تو اتاق تمرین و ا.ت هم اونجا بود
ه: ا.تت؟
ا.ت: بله ؟
هیون : بیا اینجا
ا.ت : کار دارم ... وایسا
رفت پیشش
هیون : چیشده ؟
ا.ت : هیچی بابا ...... منیجر نمیاد دنبالم تا منو ببرم خونه خودم
هیون : خب بیا با ما بریم خوابگاه
ا.ت : نه تو خونه کار دارم باید برم
شب ساعت ۱ :
قطره های بارون میومد هوای تاریک
فقط ا.ت تو خوابگاه بود
همه رفته بودن
خوابش برده بود
یکدفعه بیدار شد دید همه جا تاریکه فقط خودش هست بارونم بود
تصمیم گرفت پیاده بره خونه خودش
یه چتر ور داشت و بدو بدو از خوابگاه زد بیرون
که یکدفعه به یک پسر برخورد کرد و افتاد زمین
ا.ت : اییییییی ..... چیکار میکنین اقا ؟
هیون جین : ای وای .... ببخشید ....
ا.ت : هیون جین ؟
هیون جین : ا.ت ؟ تویی؟
ا.ت : تو اینجا چیکار میکنی ؟
رفتن روی یه نیمکت کنار خیابون نشستن
هیون : پاهات ....
ا.ت : پاهام چی ؟
هیون : خون داره میاد
ا.ت : ای وای ... درد میکنه
هیون : وایسا الان یه چشم زخم بهت میدم
ا.ت : ممنون ....
هیون جین داشت چسب رو می زد که وقتی سرشو بالا اورد سرش محکم خورد به سر ا.ت
ا.ت : اییییییی 🤣🤣🤣
هیون : خخخخخخخخخخ
هیون پیشونی ا.تو بوسید
ا.ت : نمیخوای لبامو بوسی؟
هیون : برای چی ؟
ا.ت : چون دوست دارم
و یه بوسه عمیقی رو باهم شروع کردن
خب دیگه بسه 🤣😂
حالا هم برین سر درسو مشقتون
فردا قراره برین مدرسه
من میرم ولی ماکه درس نداریم
هورااااااااااااا
ویو هیون :
امروز حتما باید بهش بگم
ولی اگه قبول نکنه چی ؟
باید برم بهش بگم
................
هیون رفت تو اتاق تمرین و ا.ت هم اونجا بود
ه: ا.تت؟
ا.ت: بله ؟
هیون : بیا اینجا
ا.ت : کار دارم ... وایسا
رفت پیشش
هیون : چیشده ؟
ا.ت : هیچی بابا ...... منیجر نمیاد دنبالم تا منو ببرم خونه خودم
هیون : خب بیا با ما بریم خوابگاه
ا.ت : نه تو خونه کار دارم باید برم
شب ساعت ۱ :
قطره های بارون میومد هوای تاریک
فقط ا.ت تو خوابگاه بود
همه رفته بودن
خوابش برده بود
یکدفعه بیدار شد دید همه جا تاریکه فقط خودش هست بارونم بود
تصمیم گرفت پیاده بره خونه خودش
یه چتر ور داشت و بدو بدو از خوابگاه زد بیرون
که یکدفعه به یک پسر برخورد کرد و افتاد زمین
ا.ت : اییییییی ..... چیکار میکنین اقا ؟
هیون جین : ای وای .... ببخشید ....
ا.ت : هیون جین ؟
هیون جین : ا.ت ؟ تویی؟
ا.ت : تو اینجا چیکار میکنی ؟
رفتن روی یه نیمکت کنار خیابون نشستن
هیون : پاهات ....
ا.ت : پاهام چی ؟
هیون : خون داره میاد
ا.ت : ای وای ... درد میکنه
هیون : وایسا الان یه چشم زخم بهت میدم
ا.ت : ممنون ....
هیون جین داشت چسب رو می زد که وقتی سرشو بالا اورد سرش محکم خورد به سر ا.ت
ا.ت : اییییییی 🤣🤣🤣
هیون : خخخخخخخخخخ
هیون پیشونی ا.تو بوسید
ا.ت : نمیخوای لبامو بوسی؟
هیون : برای چی ؟
ا.ت : چون دوست دارم
و یه بوسه عمیقی رو باهم شروع کردن
خب دیگه بسه 🤣😂
حالا هم برین سر درسو مشقتون
فردا قراره برین مدرسه
من میرم ولی ماکه درس نداریم
هورااااااااااااا
۸.۳k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.