فیک وقتی میاین ایران
پارت ۲
ویو یونگی
رفتم کمپانی و به سمت سالن تمرین رفتم که دیدم اعضا دارن تمرین میکنن
_پسرا دور هم جمع شید میخام ی چیزی بهتون بگم
همه دور هم جمع شدن
_خب من و ات میخایم بریم ایران
🐨چه ربطی به ما داشت
_میخاستم بگم شما ها هم بیاید
🐰من پایم
🐨منم
🐻منم
🐹منم
🐿️ منم
🐥منم ،شاید اونجا ی کیس جدید پیدا کردم
همه با این حرف جیمین خنده کردن
_خوب دیگه من برم که ات منطزرمه
🐰میموندی میخایم امشب بریم بار
_خب امشب میرید
_شب میام
🐰اوکی
_فعلا
یونگی به سمت خونه حرکت میکنه
در خونه رو میزنه و ات در رو باز میکنه
+سلام عشقم
_سلام فرشته زندگیم
ات یونگی رو میکشه داخل و در رو میبنده
یونگی ات رو بغل میکنه
لا فک یونگی رو میگیره و ل.بش رو میکوبونه روی ل.بای یونگی و میم.یکه
یونگی دستش رو دور کمر ات حلقه میکنه و ات رو به خودش نزدیک میکنه
بعد شیش مین از هم جدا میشن
+خیلی خوب بود
_پسرا گفتن حله مخصوصا جیمین گفت شاید اونجا ی کیس جدید پیدا کردم
+🤣🤣🤣🤣🤣
#فیک
ویو یونگی
رفتم کمپانی و به سمت سالن تمرین رفتم که دیدم اعضا دارن تمرین میکنن
_پسرا دور هم جمع شید میخام ی چیزی بهتون بگم
همه دور هم جمع شدن
_خب من و ات میخایم بریم ایران
🐨چه ربطی به ما داشت
_میخاستم بگم شما ها هم بیاید
🐰من پایم
🐨منم
🐻منم
🐹منم
🐿️ منم
🐥منم ،شاید اونجا ی کیس جدید پیدا کردم
همه با این حرف جیمین خنده کردن
_خوب دیگه من برم که ات منطزرمه
🐰میموندی میخایم امشب بریم بار
_خب امشب میرید
_شب میام
🐰اوکی
_فعلا
یونگی به سمت خونه حرکت میکنه
در خونه رو میزنه و ات در رو باز میکنه
+سلام عشقم
_سلام فرشته زندگیم
ات یونگی رو میکشه داخل و در رو میبنده
یونگی ات رو بغل میکنه
لا فک یونگی رو میگیره و ل.بش رو میکوبونه روی ل.بای یونگی و میم.یکه
یونگی دستش رو دور کمر ات حلقه میکنه و ات رو به خودش نزدیک میکنه
بعد شیش مین از هم جدا میشن
+خیلی خوب بود
_پسرا گفتن حله مخصوصا جیمین گفت شاید اونجا ی کیس جدید پیدا کردم
+🤣🤣🤣🤣🤣
#فیک
۵.۱k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.