مافیای من ! پارت ۷ ویو کوک
مافیای من ! پارت ۷ ویو کوک
کوک :ا.ت رفته بود حموم و منم به حاجومو گفتم که به خدمتکار بگه میزو جمع کنه حسابی خسته بودم رفتم کمی بخوابم به دومین نکشید که رفتم تو خواب یه ۱۵ دقیقه بعد صدای اسلحه و گلوله توی کل خونه و حیاط پیچیده بود
کوک :مثل جت بیدار شدم چون برای میترسیدم ولی رفتم بیرون با صحنه خیلی عجیبی روبرو شدم که پشمام ریخت!!!!!!
کوک :ا.ت رفته بود حموم و منم به حاجومو گفتم که به خدمتکار بگه میزو جمع کنه حسابی خسته بودم رفتم کمی بخوابم به دومین نکشید که رفتم تو خواب یه ۱۵ دقیقه بعد صدای اسلحه و گلوله توی کل خونه و حیاط پیچیده بود
کوک :مثل جت بیدار شدم چون برای میترسیدم ولی رفتم بیرون با صحنه خیلی عجیبی روبرو شدم که پشمام ریخت!!!!!!
۱.۱k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.