ارباب و ددی
ارباب و ددی
پارت ۱۸
ده دقیقه پیش ته
ویو ته
لباسام رو عوض کرده بودم
خیلی منتظر بودم ببینم ات امشب چی میپوشه
وایی
توی همین فکرا بودم ک در زدن
اجازه دادم ک بیاد داخل
سومون بود
_ چطوری
یادی ا ما کردی
€ باید ی چیزی رو بهت بگم
_ بگو چی شده
€ میرم سر اصل مطلب
من و ات الان ی جورای قرار میزاریم
_ چی گفتییییییی .. بلند و عصبی
.
سریع رفتم در اتاق ات بدون در زدن وارد شدم
بلند گفتم اتتتتتتت
+ چیه چرا اینطوری میکنی
_ تو با سومون قرار میزاری
+ ارع چطور
_ چطور ؟
میدونی داری چی میگی تا سلامتی زن منی زن کیم تهیونگ
+ کیم تهیونگ امروز خودش خاست ازش فاصله بگیرم
و نزدیکش نیام
_ اتتت بس کن
+ چرا باید بس کنم
منی ک اصلا نمیدونم ماجرا چیه ک تو باهام اینطوری میکنی
ویو ته
دیگه نمیتونستم تحمل کنم
سریع دویدم سمتش لبم رو گذاشتم.روی لبای خوش فرمش
این اولین بوسه ی من و ات بود
حس خوبی داشت قلبم داشت از جا در میومد مخصوصن اینکه خودش هم داشت همکاری میکرد
تمام
بقیش حوصلم نی ی وقت دیگه ولی خیلی دیر نمیشه
بعد لباس ته هم گذاشتم
پارت ۱۸
ده دقیقه پیش ته
ویو ته
لباسام رو عوض کرده بودم
خیلی منتظر بودم ببینم ات امشب چی میپوشه
وایی
توی همین فکرا بودم ک در زدن
اجازه دادم ک بیاد داخل
سومون بود
_ چطوری
یادی ا ما کردی
€ باید ی چیزی رو بهت بگم
_ بگو چی شده
€ میرم سر اصل مطلب
من و ات الان ی جورای قرار میزاریم
_ چی گفتییییییی .. بلند و عصبی
.
سریع رفتم در اتاق ات بدون در زدن وارد شدم
بلند گفتم اتتتتتتت
+ چیه چرا اینطوری میکنی
_ تو با سومون قرار میزاری
+ ارع چطور
_ چطور ؟
میدونی داری چی میگی تا سلامتی زن منی زن کیم تهیونگ
+ کیم تهیونگ امروز خودش خاست ازش فاصله بگیرم
و نزدیکش نیام
_ اتتت بس کن
+ چرا باید بس کنم
منی ک اصلا نمیدونم ماجرا چیه ک تو باهام اینطوری میکنی
ویو ته
دیگه نمیتونستم تحمل کنم
سریع دویدم سمتش لبم رو گذاشتم.روی لبای خوش فرمش
این اولین بوسه ی من و ات بود
حس خوبی داشت قلبم داشت از جا در میومد مخصوصن اینکه خودش هم داشت همکاری میکرد
تمام
بقیش حوصلم نی ی وقت دیگه ولی خیلی دیر نمیشه
بعد لباس ته هم گذاشتم
۴.۵k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.