فیک
#فیک
#چندپارتی
« وقتی زود قضاوت میکنه »
پارت3 « پارت آخر »
جونگکوک: یادته بهت چی گفته بودم؟؟؟؟ ...... خط و مرز ها رو مشخص کرده بودم .... یادته ؟؟؟« بلند »
ا.ت: آ...آ ره
جونگکوک: مطمئنی؟؟؟؟؟ ...... بگو ببینیم واقعا یادته؟؟؟
ا.ت: گ...گفته...بودی ... جایی میخوام برم باید بهت خبر بدم...................
جونگکوک:اوم جالبه.......... پس یادته...... اون وقت چرا زیر پا گذاشتیش ؟؟؟؟؟
ا.ت: م... من نمیخواستم مزاحمت شم
جونگکوک: نمی تونستی پیام بدی ؟؟؟؟
ا.ت:.........
جونگکوک: ظرف روی میز رو پرت میکنه •
جونگکوک: جواب منو بده« داد »
ا.ت: « گوشاشو میگیره » ب... ببخشید« گریه»
جونگکوک: با معذرت خواهی چیزی درست نمیشه « داد »
جونگکوک: درست توضیح بده........ با اون پسره چه غلطی کردید ؟؟؟؟
ا.ت: ق... قرار ب..ود... شرکت با یه شرکت ژاپنی..... قرار داد ببنده..... مدیر عامل شرکت .... بهم گفت..... بیا کافه که راجبش صحبت کنیم
جونگکوک: توی شرکت نمی تونستید حرف بزنید ؟؟
ا.ت: مگه من گفتم بریم کافه ..... اون گفت.....
جونگکوک: خب ... پس من با اون صحبت دارم
« جونگکوک گوشی ا.ت رو ازش میگیره و به یارو زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره که ....... »
.......
« این فیک پایان بازه »
« تهش رو هر طور دوست دارید تصور کنید و دوست داشتید توی کامنت ها بگید منم بخونممممم »
#چندپارتی
« وقتی زود قضاوت میکنه »
پارت3 « پارت آخر »
جونگکوک: یادته بهت چی گفته بودم؟؟؟؟ ...... خط و مرز ها رو مشخص کرده بودم .... یادته ؟؟؟« بلند »
ا.ت: آ...آ ره
جونگکوک: مطمئنی؟؟؟؟؟ ...... بگو ببینیم واقعا یادته؟؟؟
ا.ت: گ...گفته...بودی ... جایی میخوام برم باید بهت خبر بدم...................
جونگکوک:اوم جالبه.......... پس یادته...... اون وقت چرا زیر پا گذاشتیش ؟؟؟؟؟
ا.ت: م... من نمیخواستم مزاحمت شم
جونگکوک: نمی تونستی پیام بدی ؟؟؟؟
ا.ت:.........
جونگکوک: ظرف روی میز رو پرت میکنه •
جونگکوک: جواب منو بده« داد »
ا.ت: « گوشاشو میگیره » ب... ببخشید« گریه»
جونگکوک: با معذرت خواهی چیزی درست نمیشه « داد »
جونگکوک: درست توضیح بده........ با اون پسره چه غلطی کردید ؟؟؟؟
ا.ت: ق... قرار ب..ود... شرکت با یه شرکت ژاپنی..... قرار داد ببنده..... مدیر عامل شرکت .... بهم گفت..... بیا کافه که راجبش صحبت کنیم
جونگکوک: توی شرکت نمی تونستید حرف بزنید ؟؟
ا.ت: مگه من گفتم بریم کافه ..... اون گفت.....
جونگکوک: خب ... پس من با اون صحبت دارم
« جونگکوک گوشی ا.ت رو ازش میگیره و به یارو زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره که ....... »
.......
« این فیک پایان بازه »
« تهش رو هر طور دوست دارید تصور کنید و دوست داشتید توی کامنت ها بگید منم بخونممممم »
۵.۳k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.