دختر افسانه ای و جادوگر 🧙🏼♀️🌒🌠
دختر افسانه ای و جادوگر 🧙🏼♀️🌒🌠
پارت 1
شاید باورتون نشه ولی حتی توی یک روستا هم میتونه اتفاق های عجیبی بیفته.
در یک روستای دور افتاده کنار جنگل دختری به نام آیلی زندگی می کرد.
روزی ایلی برای قدم زدن به جنگل میره و شروع به کتاب خواندن میکنه که یک دفعه صدای عجیبی از جنگل میشنوه و سریع از جنگل دور میشه
فردا دوباره برای باغ بانی به جنگل رفت.
دوباره همان صدای دیروز را شنید و به طرفش رفت.
جادوگر:می تونستم صدای پای اون دختر زیبای روستا رو بشنوم الان وقتش بود باید به چنگش بیارم . جادوگر با ورد های عجیبی که خواند خودش را در غالب یک دختر جوان قرار داد با دیدن آیلی به سمت ان دوید .
آیلی:شما هم آن صدای عجیب را شنیدین ?
جادوگر:اره یک نفر دنبالم بود و صدای پاهاش میومد بیا از جنگل بریم اینجا خطرناکه.
شرطا:5تا لایک
پارت 1
شاید باورتون نشه ولی حتی توی یک روستا هم میتونه اتفاق های عجیبی بیفته.
در یک روستای دور افتاده کنار جنگل دختری به نام آیلی زندگی می کرد.
روزی ایلی برای قدم زدن به جنگل میره و شروع به کتاب خواندن میکنه که یک دفعه صدای عجیبی از جنگل میشنوه و سریع از جنگل دور میشه
فردا دوباره برای باغ بانی به جنگل رفت.
دوباره همان صدای دیروز را شنید و به طرفش رفت.
جادوگر:می تونستم صدای پای اون دختر زیبای روستا رو بشنوم الان وقتش بود باید به چنگش بیارم . جادوگر با ورد های عجیبی که خواند خودش را در غالب یک دختر جوان قرار داد با دیدن آیلی به سمت ان دوید .
آیلی:شما هم آن صدای عجیب را شنیدین ?
جادوگر:اره یک نفر دنبالم بود و صدای پاهاش میومد بیا از جنگل بریم اینجا خطرناکه.
شرطا:5تا لایک
۲.۲k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.