●مافیای خشن●
PART 5:
کوک: خوب مستر کیم من بردم دخترت کجاست؟
بابای ات:لطفا بهم یه فرصت دیگه بدین هیچ کس نمیدونه من قمار بازم
کوک:نمیشه
همون لحظه ات و لونا داخل بار میشن
یهو چشم کوک میوفته به ات خب عزیزانم اینجا کوکی مون یه دل نه صد دل عاشق میشود
ویو کوک:
نشسته بودم داشتم با مستر کیم حرف میزدم که یه دختر وارد بار شد خیلی خوشگل بود چی میگی جونگکوک تو بزرگترین مافیایی کسی که دل نداره
کوک روبه مستر کیم: دخترت کجاست؟
مستر کیم:نمیدونم الان زنگ میزنم
مکالمه ات و بابایش:
بابای ات: سلام دخترم
ات:سلام بابا
باباات:کجایی؟
ات:بالونا اومدم بار ولی زود برمیگردم
باباات:کدوم بار
ات:بار....(یه اسمی بزارید)
بابا ات:منم اینجام درست دوتا میز سمت چپ از میز شما(امیدوارم بدونین بار کجاست)
ات:دیدم الان میام
پایان مکالمه ات و بابایش
بابای ات:دخترم همینجاست الان میاد
کوک:خوبه
ویو کوک:
وقتی دخترش اومد همون دختره بود که از ش خوشم اومده بود
ات:....
خب عزیزانم کارم لغو شد گفتم بزارم
من چقدر مهربونم☺
طولانی تر از بقیه پارتا شد
کوک: خوب مستر کیم من بردم دخترت کجاست؟
بابای ات:لطفا بهم یه فرصت دیگه بدین هیچ کس نمیدونه من قمار بازم
کوک:نمیشه
همون لحظه ات و لونا داخل بار میشن
یهو چشم کوک میوفته به ات خب عزیزانم اینجا کوکی مون یه دل نه صد دل عاشق میشود
ویو کوک:
نشسته بودم داشتم با مستر کیم حرف میزدم که یه دختر وارد بار شد خیلی خوشگل بود چی میگی جونگکوک تو بزرگترین مافیایی کسی که دل نداره
کوک روبه مستر کیم: دخترت کجاست؟
مستر کیم:نمیدونم الان زنگ میزنم
مکالمه ات و بابایش:
بابای ات: سلام دخترم
ات:سلام بابا
باباات:کجایی؟
ات:بالونا اومدم بار ولی زود برمیگردم
باباات:کدوم بار
ات:بار....(یه اسمی بزارید)
بابا ات:منم اینجام درست دوتا میز سمت چپ از میز شما(امیدوارم بدونین بار کجاست)
ات:دیدم الان میام
پایان مکالمه ات و بابایش
بابای ات:دخترم همینجاست الان میاد
کوک:خوبه
ویو کوک:
وقتی دخترش اومد همون دختره بود که از ش خوشم اومده بود
ات:....
خب عزیزانم کارم لغو شد گفتم بزارم
من چقدر مهربونم☺
طولانی تر از بقیه پارتا شد
۱.۶k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳