کابوس هر شب پارت ۴۹
یونگی:میرم تا یکم استراحت کنی
یونگی رفت و نارا تصمیم گرفت این چند ماه آخر عمرش رو لذت ببره دکتر بهش گفته بود که چند ماه بیشتر زنده دنیست و میزان رشد این سرطان به ایمنی بدن بستگی داره که ایمنی بدنی نارا خیلی کم بود به سمت اشپز خونه رفت که جین اونجا بود و پشتش به نارا بود
سانا:سوکجینا
جین:اوه نارا تویی فکر کردم کوکه و اومده خوراکی برداره چیزی میخواستی؟
نارا:نه فقط اومدم ببینم چیکار میکنی
جین:اوه خب ببینم کیک دوست داری؟
نارا:اره میخوای درست کنی؟ مشکلی نیس منم کمکت کنم؟
جین:اره نه ممنون میشم اگه کمک کنی چون واقعا دستپختت خوبه
نارا و جین مشغول پختن کیک توت فرنگی شدن بعد اعضا صدا زدن و پسرا با دیدن همچین کیکی نگاهی معنا دار که به معنی هرکی نزدیک کیک بشه خونش پای خودشه به هم نگاه کردن
نارا:خب حالا که میبینم شاید تا2دقیقه دیگه دعواشه نظرتان چیه من تیکه کنم
همه به نشانه تایید سر تکون دادن
نارا کیک رو به تعداد و به اندازه تیکه کرد همه دور میز نشستن مشغول خوردن شدن
شرط ۱۰لایک
یونگی رفت و نارا تصمیم گرفت این چند ماه آخر عمرش رو لذت ببره دکتر بهش گفته بود که چند ماه بیشتر زنده دنیست و میزان رشد این سرطان به ایمنی بدن بستگی داره که ایمنی بدنی نارا خیلی کم بود به سمت اشپز خونه رفت که جین اونجا بود و پشتش به نارا بود
سانا:سوکجینا
جین:اوه نارا تویی فکر کردم کوکه و اومده خوراکی برداره چیزی میخواستی؟
نارا:نه فقط اومدم ببینم چیکار میکنی
جین:اوه خب ببینم کیک دوست داری؟
نارا:اره میخوای درست کنی؟ مشکلی نیس منم کمکت کنم؟
جین:اره نه ممنون میشم اگه کمک کنی چون واقعا دستپختت خوبه
نارا و جین مشغول پختن کیک توت فرنگی شدن بعد اعضا صدا زدن و پسرا با دیدن همچین کیکی نگاهی معنا دار که به معنی هرکی نزدیک کیک بشه خونش پای خودشه به هم نگاه کردن
نارا:خب حالا که میبینم شاید تا2دقیقه دیگه دعواشه نظرتان چیه من تیکه کنم
همه به نشانه تایید سر تکون دادن
نارا کیک رو به تعداد و به اندازه تیکه کرد همه دور میز نشستن مشغول خوردن شدن
شرط ۱۰لایک
۱.۷k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.