گفتن سرتو گرم کن، یادت می ره، منم بیرون رفتم، عصرا خودمو
گفتن سرتو گرم کن، یادت می ره، منم بیرون رفتم، عصرا خودمو به قهوه دعوت کردم، شبا پاستا، با آدمای جدید آشنا شدم، درس خوندم، ورزش کردم، نقاشی کشیدم، فیلم و سریال دیدم، آهنگ گوش کردم و باهاش قدم زدم، رفتم خرید، با دوستام وقت گذروندم، سیگار کشیدم، نوشتم، خوابیدم، خندیدم، کتاب خوندم، اتاقمو مرتب کردم، کلاسای مختلف رفتم، می دونی چی شد؟
به خودم اومدم دیدم، بیرون همون جاهایی رو رفتم که با تو رفته بودم، همون کافیشاپی خودمو قهوه و پاستا دعوت کردم که پاتوقمون بود، به تموم آدمای جدیدی که باهاشون آشنا شدم از تو گفتم، همون ورزشیو کردم که مورد علاقت بود، نقاشی تورو کشیدم،
فیلماییو دیدم که هر لحظش منو یاد تو می نداخت. آهنگایی رو گوش کردم که باهم گوش می کردیم و رفتم خرید لباسایی رو خریدم که تو دوست داشتی بپوشم، به دوستام خاطراتم با تورو گفتم، سیگار کشیدم خودمو کنارت تصور کردم، راجب تو نوشتم، خوابیدم خواب تورو دیدم، بیدار شدم خوشحال ازینکه خواب تورو دیدم خندیدم، کتابی رو برای بار صدم خوندم که بهم هدیه داده بودی، اتاقمو برای این مرتب کردم که شاید یه روزی بیای، کلاسای مختلف رفتم که بعدا هرچی یاد گرفتم و برات تعریف کنم.
بعدش دیدم همه ی این مدت که گفتن سرتو گرم کن، بازم سرم با تو گرم بوده و حواسم پرت تو بوده.
به خودم اومدم دیدم، بیرون همون جاهایی رو رفتم که با تو رفته بودم، همون کافیشاپی خودمو قهوه و پاستا دعوت کردم که پاتوقمون بود، به تموم آدمای جدیدی که باهاشون آشنا شدم از تو گفتم، همون ورزشیو کردم که مورد علاقت بود، نقاشی تورو کشیدم،
فیلماییو دیدم که هر لحظش منو یاد تو می نداخت. آهنگایی رو گوش کردم که باهم گوش می کردیم و رفتم خرید لباسایی رو خریدم که تو دوست داشتی بپوشم، به دوستام خاطراتم با تورو گفتم، سیگار کشیدم خودمو کنارت تصور کردم، راجب تو نوشتم، خوابیدم خواب تورو دیدم، بیدار شدم خوشحال ازینکه خواب تورو دیدم خندیدم، کتابی رو برای بار صدم خوندم که بهم هدیه داده بودی، اتاقمو برای این مرتب کردم که شاید یه روزی بیای، کلاسای مختلف رفتم که بعدا هرچی یاد گرفتم و برات تعریف کنم.
بعدش دیدم همه ی این مدت که گفتن سرتو گرم کن، بازم سرم با تو گرم بوده و حواسم پرت تو بوده.
۳.۲k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.