Fic Angel in Satan's Void P¹⁰
جیمین: باشه خودت خواستی (عصبی و کمی داد)
ات:بزارم زمین ولممم کننن مگه من باهات چکار کردم هاااا
جیمین:کاری نکردی هااا مگه اجوما بهت قوانینو نگفت ها چرا سرم داد زدی دختره هرزه(باداد)
ات: من هرزهههه نیستم بامن درست حرف بزن (کم داد) عو*ضی(خودتی)
جیمین: الان بهت نشون میدم که وقتی سرمن داد بزنی یا بی احترامی کنی قرار چی بشه
ات: م...میخوای چکارکنی
جیمین: بیب هنوز شروع نکردم لکنت گرفتی که(چرا احساس میکنم منحرف شدید ولی زدم تو ذوقتون نه 😂🤦🏻♀️) خوب اول با کدوم شروع کنم (منظورش شلاغ جیمین ات رو برد زیر زمین اتاق شکنجه وقتی ات اونجارو دید تمام بدنش لرزید همه دیوارا پر خون بود و یه جنازه اونجا بود)
ات: ن.. ه توروخدا اینکارو بامن نکن من نمیتونم هرکاری بگی میکنم فقط اینکارو نکن
جیمین: هرکاری اره
ات: ا.. اره
جیمین: خوب سوال من اینکه برادرت کجاست وچکارمیکنه
ات: ت.. توبا برادرمن چکار داری
جیمین: جواببببب منووو بده برادرت کجاست(داد که چه عرض کنم عربده میفرمایند😂🤦🏻♀️)
ات: ب.. باشه من نمیدونم اون کجاست از بچگیم ازاون خبری ندارم برادرمو اون ادمی که پدرو مادرو کشت برد من تاالان ازش خبری ندارم و نمیدونم کجاست یا چکار میکنه
جیمین: واقعا نمیدونی یا خودتو زدی به اون راه خیلی خوب انقدر میزنمت تا به حرف بیای 200ضربه شلاغ خوبه یا بیشتر برای اینکه حرفی بزنی
ات: من واقعا نمیدونم اون کجاست (با بغض و گریه شدید)
جیمین: خیلی خوب پس حرفی نمیزنی نه منم انقدر میزنمت و اینجا نگهت میدارم که حرف بزنی
ات: نههه التماس میکنم هرکاری بگی میکنم ولی اینکارو بامن نکن
جیمین: دیگه دیره بیب فقط بشمار چیز دیگه بشنوم بدتر از این برات میشه
ات: ب...باشه 1. . . . 2.. . 3.. 55.. . . . 75.. . . 100.. . . 150.. . . . .(سیاهی)
جیمین: هه عه بد شد که تازه داشت بهم خوش میگذشت بلند شو ببینم هی دختر ایشش لعنتی دایییی هیوننننن بیاااا(عربده)
دای هیون: ها چیه چیشده جیمیننن چکار کردی اتتتتت بلند شو اتتت
جیمین: هه پس اسمش ات ببرش بالا به دکتر شخصیمم زنگ بزن بگو بیاد زخماشو پانسمان کنه
کوک: اینج..... جیمیننن تو چکار کردی هااا ات که باتو کاری نکرده بود
جیمین: چرا هردوتون طرافداری این دختره هرزرو میکنید ها اا
کوک و دای هیون: طرفدایشو نمیکنیم فقط میخوایم این دخترو ببریم تو دنیای خودمون چون اون صاحب دسبند اصلیه و یه ارتباط نزدیکی باماداره
جیمین: چ... چی چی میگین شما شما اینو از کجا میدونید بعدشو دسبند دست اون نیست دست برادرشه قبل اینکه اوت مرده ببرتش اون دسبندو برداشته
کوک: نه جیمین دسبنده دست خود ات فقط فراموشی کوتاه مدت کرفته و نمیدونه اون دسبند کجاست ما باید کمکش کنیم تا اون سبندو پیدا کنه
جیمین: چی حافظشو از دست داده چطوری
کوک: گویا اینگونه بوده که وقتی بچه بوده توی مدرسه بچه های اون مدرسه ات رو اذیت میکردن یه روز که ات داشته میرفته خونشون یه عده از پسرا اونو اذیت کردن و اونو کتک زدن و سرشو زدن به دیوار و بیهوش شده از همون روز ات حافظه کوتاه مدت گرفته که فقط قسمتای مهم زندگیشو به خصوص دسبندو فراموش کرده
جیمین: شما اینارو از کجا میدونید
دای هیون: از اینه سوهو دیدیم کوک به سوهو زنگ زد گفت اینه زمانو بیاره اونم اورد ورفت چون به کوک اعتماد داشت داد وگرنه به کسه دیگه نمیده و باید این اینه روهم ببریم به سوهو بدیم
جیمین: بچه یه لحظه صبر کنید اگه شما زندگیه ات رو دیدین حتما اون قسمت دسبندم دیدین نه
کوک: عه راست میگیا چرا به ذهن خودمون نرسید دای هیون اینه رو بیار
دای هیون بیا بگیر
جیمین: عه چرا اینجوری شد فقط یه جنگلو نشون داد بین این همه جنگل کدوم هست حالا چرا تصویری سیاه شد
کوک:.......
خوب دوستان این پارت رو بخاطر دوستمون گذاشتم که حمایتمون کردن
@yonkiung
چرا احساس میکنم دارم بد مینویسم نه🤔☺️💜
ات:بزارم زمین ولممم کننن مگه من باهات چکار کردم هاااا
جیمین:کاری نکردی هااا مگه اجوما بهت قوانینو نگفت ها چرا سرم داد زدی دختره هرزه(باداد)
ات: من هرزهههه نیستم بامن درست حرف بزن (کم داد) عو*ضی(خودتی)
جیمین: الان بهت نشون میدم که وقتی سرمن داد بزنی یا بی احترامی کنی قرار چی بشه
ات: م...میخوای چکارکنی
جیمین: بیب هنوز شروع نکردم لکنت گرفتی که(چرا احساس میکنم منحرف شدید ولی زدم تو ذوقتون نه 😂🤦🏻♀️) خوب اول با کدوم شروع کنم (منظورش شلاغ جیمین ات رو برد زیر زمین اتاق شکنجه وقتی ات اونجارو دید تمام بدنش لرزید همه دیوارا پر خون بود و یه جنازه اونجا بود)
ات: ن.. ه توروخدا اینکارو بامن نکن من نمیتونم هرکاری بگی میکنم فقط اینکارو نکن
جیمین: هرکاری اره
ات: ا.. اره
جیمین: خوب سوال من اینکه برادرت کجاست وچکارمیکنه
ات: ت.. توبا برادرمن چکار داری
جیمین: جواببببب منووو بده برادرت کجاست(داد که چه عرض کنم عربده میفرمایند😂🤦🏻♀️)
ات: ب.. باشه من نمیدونم اون کجاست از بچگیم ازاون خبری ندارم برادرمو اون ادمی که پدرو مادرو کشت برد من تاالان ازش خبری ندارم و نمیدونم کجاست یا چکار میکنه
جیمین: واقعا نمیدونی یا خودتو زدی به اون راه خیلی خوب انقدر میزنمت تا به حرف بیای 200ضربه شلاغ خوبه یا بیشتر برای اینکه حرفی بزنی
ات: من واقعا نمیدونم اون کجاست (با بغض و گریه شدید)
جیمین: خیلی خوب پس حرفی نمیزنی نه منم انقدر میزنمت و اینجا نگهت میدارم که حرف بزنی
ات: نههه التماس میکنم هرکاری بگی میکنم ولی اینکارو بامن نکن
جیمین: دیگه دیره بیب فقط بشمار چیز دیگه بشنوم بدتر از این برات میشه
ات: ب...باشه 1. . . . 2.. . 3.. 55.. . . . 75.. . . 100.. . . 150.. . . . .(سیاهی)
جیمین: هه عه بد شد که تازه داشت بهم خوش میگذشت بلند شو ببینم هی دختر ایشش لعنتی دایییی هیوننننن بیاااا(عربده)
دای هیون: ها چیه چیشده جیمیننن چکار کردی اتتتتت بلند شو اتتت
جیمین: هه پس اسمش ات ببرش بالا به دکتر شخصیمم زنگ بزن بگو بیاد زخماشو پانسمان کنه
کوک: اینج..... جیمیننن تو چکار کردی هااا ات که باتو کاری نکرده بود
جیمین: چرا هردوتون طرافداری این دختره هرزرو میکنید ها اا
کوک و دای هیون: طرفدایشو نمیکنیم فقط میخوایم این دخترو ببریم تو دنیای خودمون چون اون صاحب دسبند اصلیه و یه ارتباط نزدیکی باماداره
جیمین: چ... چی چی میگین شما شما اینو از کجا میدونید بعدشو دسبند دست اون نیست دست برادرشه قبل اینکه اوت مرده ببرتش اون دسبندو برداشته
کوک: نه جیمین دسبنده دست خود ات فقط فراموشی کوتاه مدت کرفته و نمیدونه اون دسبند کجاست ما باید کمکش کنیم تا اون سبندو پیدا کنه
جیمین: چی حافظشو از دست داده چطوری
کوک: گویا اینگونه بوده که وقتی بچه بوده توی مدرسه بچه های اون مدرسه ات رو اذیت میکردن یه روز که ات داشته میرفته خونشون یه عده از پسرا اونو اذیت کردن و اونو کتک زدن و سرشو زدن به دیوار و بیهوش شده از همون روز ات حافظه کوتاه مدت گرفته که فقط قسمتای مهم زندگیشو به خصوص دسبندو فراموش کرده
جیمین: شما اینارو از کجا میدونید
دای هیون: از اینه سوهو دیدیم کوک به سوهو زنگ زد گفت اینه زمانو بیاره اونم اورد ورفت چون به کوک اعتماد داشت داد وگرنه به کسه دیگه نمیده و باید این اینه روهم ببریم به سوهو بدیم
جیمین: بچه یه لحظه صبر کنید اگه شما زندگیه ات رو دیدین حتما اون قسمت دسبندم دیدین نه
کوک: عه راست میگیا چرا به ذهن خودمون نرسید دای هیون اینه رو بیار
دای هیون بیا بگیر
جیمین: عه چرا اینجوری شد فقط یه جنگلو نشون داد بین این همه جنگل کدوم هست حالا چرا تصویری سیاه شد
کوک:.......
خوب دوستان این پارت رو بخاطر دوستمون گذاشتم که حمایتمون کردن
@yonkiung
چرا احساس میکنم دارم بد مینویسم نه🤔☺️💜
۴.۵k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.