فیک وقتی 5سال پیش ولت کرد P3
رفتیم بعد همه داشتن عکس میگرفتن که فلیکس رو دیدم
ات: اووو آقای سکسی هم که اومده«فیلیکس و ات داخل فیک دوست صمیمی هستن»
فلیکس: فکر کردی دیدار خانم ات رو از دست میدم
و به روش خودشون دست دادن
ات: من میرم دسشویی
از زبون ات
رفتم دسشویی و وقتی خواستم دربیام ینفر اومد سمتم اون کوک بود
ات: تو اینجا چیکار میکنی «سرد»
کوک: اون پسره کی بود؟! چرا بهش گفتی آقای سکسی ها؟!«داد و عصبی»
از زبون ات
میخواستم باهاش حرف بزنم که سرم داد زد و چشمام داشت سیاهی میرفت که جلو خودمو گرفتم
ات: سر من داد نزد«بی حال»
کوک: ات من.... بابت 5سال پیش متاسفام بزار برات جبران کنم لطفا فقط 1ماه بهم وقت بده
ات:........
که کوک خواست بره که یهو ات حرف زد
ات: فقط...... فقط 1ماه بهت وقت میدم اگر تونستی دلم رو بدست بیاری اووردی نیوردی دیگه نبینمت
کوک: باشه«ذوق» ـ
ات: شمارم همونه الانم برو تا فردا
و کوک رفت و ات اومد پیش بقیه
ساعت10
از زبون ات
برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو تخت و بعد لباسمو عوض کردم بعد خوابیدم
ساعت 8صبح
از زبون ات
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم دسشویی دست صورتمو شستم و بعد میز رو چیدم که لیسا رو دیدم
لیسا: صبح بخیر «خواب آلود»
ات:صبح بخیر بیا باید یه چیزی بهت بگم
و لیسا نشست
لیسا خب بگو
ات: خب من به...... کوک.... یه فرصت دوباره دادم
لیسا داشت آب میخورد که گرفت گیلوش
لیسا: ات
ات: میدونم ولی من هنوز عاشقشم میدونم یه آشغال خیانت کاره ولی من عاشقشم نمیدونم چرا
لیسا: به این میگن..... عشق بی قرار«ناراحت»
ات:......
لیسا: ات اگه یبار دیگه دلتو بشکونه دیگه اقدام نمیکنم راحت بشینم
ات: مرسی«بغض»
و بچه ها اومدن و صبحانه خوردن
جنی: ات میای یه لحظه
ات: جانم؟!
جنی: با یه پسره دوست شدم خیلی خوبه
ات: شوهر خواهرمو میگی دیگه؟!«خنده»
جنی: اسمش........
شرط
10ل
10ک
ات: اووو آقای سکسی هم که اومده«فیلیکس و ات داخل فیک دوست صمیمی هستن»
فلیکس: فکر کردی دیدار خانم ات رو از دست میدم
و به روش خودشون دست دادن
ات: من میرم دسشویی
از زبون ات
رفتم دسشویی و وقتی خواستم دربیام ینفر اومد سمتم اون کوک بود
ات: تو اینجا چیکار میکنی «سرد»
کوک: اون پسره کی بود؟! چرا بهش گفتی آقای سکسی ها؟!«داد و عصبی»
از زبون ات
میخواستم باهاش حرف بزنم که سرم داد زد و چشمام داشت سیاهی میرفت که جلو خودمو گرفتم
ات: سر من داد نزد«بی حال»
کوک: ات من.... بابت 5سال پیش متاسفام بزار برات جبران کنم لطفا فقط 1ماه بهم وقت بده
ات:........
که کوک خواست بره که یهو ات حرف زد
ات: فقط...... فقط 1ماه بهت وقت میدم اگر تونستی دلم رو بدست بیاری اووردی نیوردی دیگه نبینمت
کوک: باشه«ذوق» ـ
ات: شمارم همونه الانم برو تا فردا
و کوک رفت و ات اومد پیش بقیه
ساعت10
از زبون ات
برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو تخت و بعد لباسمو عوض کردم بعد خوابیدم
ساعت 8صبح
از زبون ات
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم دسشویی دست صورتمو شستم و بعد میز رو چیدم که لیسا رو دیدم
لیسا: صبح بخیر «خواب آلود»
ات:صبح بخیر بیا باید یه چیزی بهت بگم
و لیسا نشست
لیسا خب بگو
ات: خب من به...... کوک.... یه فرصت دوباره دادم
لیسا داشت آب میخورد که گرفت گیلوش
لیسا: ات
ات: میدونم ولی من هنوز عاشقشم میدونم یه آشغال خیانت کاره ولی من عاشقشم نمیدونم چرا
لیسا: به این میگن..... عشق بی قرار«ناراحت»
ات:......
لیسا: ات اگه یبار دیگه دلتو بشکونه دیگه اقدام نمیکنم راحت بشینم
ات: مرسی«بغض»
و بچه ها اومدن و صبحانه خوردن
جنی: ات میای یه لحظه
ات: جانم؟!
جنی: با یه پسره دوست شدم خیلی خوبه
ات: شوهر خواهرمو میگی دیگه؟!«خنده»
جنی: اسمش........
شرط
10ل
10ک
۱۰.۱k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.