چشم دو رنگ
چشم دو رنگ
اکوا ویو
وقتی چشمام رو باز کردم سرم توی دستم بود
بعد نسشتم
یک چیز رو سرم حس کردم نگاهی انداختم با
قیافهی اعصبانی نامجون برخورد کردم که دستش رو سرم بود
نامجون: اکوا این کار برای چی بود؟
اکوا:....چون خسته شده بودم (با بغض سگی)
جیهوپ: از چی خسته شده بودی؟
اخه میدونی چقدر نگرانت شده بودی
اکوا:......
جین: اکوا بس کن دیگه اینقدر به خودت آسیب می رسونی میچونی بهمون اعتماد کنی
با حرف های جیهوپ و جین بغضم شکست و گریم گرفت
اکوا: بخشید بخشید من میترسم از این که به کی اعتماد کنم من میترسم که شما ولم کنید (با گریه)
جیمین: نترس ما هیچ وقت تنهات نمیزاریم
کوک: اگه دعوا هاتون تموم شد بزارید پرستار ماینس کنه
پرستار: خوب خانوم ا/ت بزارید زخم تون رو بیبنم
خوب الا پانسمان تون رو عوض میکنم بعد مرخص میشید
اکوا: بله
پرستار: خوب تموم شد
همگی: ممنون
یک هفته بعد
نامجون: بیاین بریم کمپانی
همه رفتن اماده شودند
استایل دوم لباسی اکوا
اکوا ویو
وقتی چشمام رو باز کردم سرم توی دستم بود
بعد نسشتم
یک چیز رو سرم حس کردم نگاهی انداختم با
قیافهی اعصبانی نامجون برخورد کردم که دستش رو سرم بود
نامجون: اکوا این کار برای چی بود؟
اکوا:....چون خسته شده بودم (با بغض سگی)
جیهوپ: از چی خسته شده بودی؟
اخه میدونی چقدر نگرانت شده بودی
اکوا:......
جین: اکوا بس کن دیگه اینقدر به خودت آسیب می رسونی میچونی بهمون اعتماد کنی
با حرف های جیهوپ و جین بغضم شکست و گریم گرفت
اکوا: بخشید بخشید من میترسم از این که به کی اعتماد کنم من میترسم که شما ولم کنید (با گریه)
جیمین: نترس ما هیچ وقت تنهات نمیزاریم
کوک: اگه دعوا هاتون تموم شد بزارید پرستار ماینس کنه
پرستار: خوب خانوم ا/ت بزارید زخم تون رو بیبنم
خوب الا پانسمان تون رو عوض میکنم بعد مرخص میشید
اکوا: بله
پرستار: خوب تموم شد
همگی: ممنون
یک هفته بعد
نامجون: بیاین بریم کمپانی
همه رفتن اماده شودند
استایل دوم لباسی اکوا
۲.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.