عاشق برادرم شدم p6
(این پارت به خاطر دوست صمیمی من بود زیاد دل خوشی نکنید)
-:نه بابا حوصلم سریده بود برا همین زود زود میپرسیدم تا ببینم شریک جرمم کی میاد
+:آره جون عمت
&:خوب دعوا نکنید ا.ت عزیزم با تهیونگ برید بالا یکم وقت بگذرونید شب عمو اینا میان
-:جونگ کوک هم میاد
&:آره قراره اما هم بیاد
+:یا مامان من نمیخوام اون دختره بیاد
&:شما نامزدین مثلا
-؛:چی نامزد(با کمی داد)
! :خوب آره مگه نگفتیم بهت پرنسس
-:نه
+:منو اون دختره نامزد نیستیم
! :میشین
-:اگه از رو جنازه من رد بشین من داداشم رو تازه پیدا کردم حتما هفته بعد هم عروسی نه
&:مامانی وقت تلف نکنید دیگه پس
+:اوف....
رفت اتاقش
-:منم دنبالش رفتم حتی موقع عصبانیت هم جذابه وای خدا
+:رفتیم اتاق من همین که ا.ت وارد شد در رو قفل کردم
-:چی کار میکنی
+:هیچی
رفتم یکی از لباس راحت یام رو برداشتم و لباس هامو در آوردن(منحرفا کامل در نیاورده فقط بالا تنه شو)
-:زود لباس بپوش بدو(چشماشو میبنده)
+؛:خوب اتاق منه دوست دارم لخت بگردم
-:پس من میرم
+:چی شد خجالت میکشی
-:ن.. نه چ. چرا باید بکشم
نزدیکش شدم دست هاشو از رو چشمش ور داشتم
+:نگام کن
-:نه برو عقب
+:یه بار میگم نگام کن(جدی)
چشمام رو باز کردم درست جلو صورتم بود کمی دیگه نزدیک شد و افتادیم رو تخت همینطوری نزدیک میشود منم عرق کرده بودم تازه چه بدنی هم داره من دیونه شدم دیگه وای(همتون برین نماز بخونین) جلو لبم آمد و...........
خماری آره دیگه شرط ها کامل نشد منم نصف گذاشتم ولی پارت7و8 اوف میشه پس به خوبی شماست شرط ها کامل شن
شرط
لایک:۲۰
کامنت:۱۲(هر کی چرت و پرت بزاره بلاکه)
-:نه بابا حوصلم سریده بود برا همین زود زود میپرسیدم تا ببینم شریک جرمم کی میاد
+:آره جون عمت
&:خوب دعوا نکنید ا.ت عزیزم با تهیونگ برید بالا یکم وقت بگذرونید شب عمو اینا میان
-:جونگ کوک هم میاد
&:آره قراره اما هم بیاد
+:یا مامان من نمیخوام اون دختره بیاد
&:شما نامزدین مثلا
-؛:چی نامزد(با کمی داد)
! :خوب آره مگه نگفتیم بهت پرنسس
-:نه
+:منو اون دختره نامزد نیستیم
! :میشین
-:اگه از رو جنازه من رد بشین من داداشم رو تازه پیدا کردم حتما هفته بعد هم عروسی نه
&:مامانی وقت تلف نکنید دیگه پس
+:اوف....
رفت اتاقش
-:منم دنبالش رفتم حتی موقع عصبانیت هم جذابه وای خدا
+:رفتیم اتاق من همین که ا.ت وارد شد در رو قفل کردم
-:چی کار میکنی
+:هیچی
رفتم یکی از لباس راحت یام رو برداشتم و لباس هامو در آوردن(منحرفا کامل در نیاورده فقط بالا تنه شو)
-:زود لباس بپوش بدو(چشماشو میبنده)
+؛:خوب اتاق منه دوست دارم لخت بگردم
-:پس من میرم
+:چی شد خجالت میکشی
-:ن.. نه چ. چرا باید بکشم
نزدیکش شدم دست هاشو از رو چشمش ور داشتم
+:نگام کن
-:نه برو عقب
+:یه بار میگم نگام کن(جدی)
چشمام رو باز کردم درست جلو صورتم بود کمی دیگه نزدیک شد و افتادیم رو تخت همینطوری نزدیک میشود منم عرق کرده بودم تازه چه بدنی هم داره من دیونه شدم دیگه وای(همتون برین نماز بخونین) جلو لبم آمد و...........
خماری آره دیگه شرط ها کامل نشد منم نصف گذاشتم ولی پارت7و8 اوف میشه پس به خوبی شماست شرط ها کامل شن
شرط
لایک:۲۰
کامنت:۱۲(هر کی چرت و پرت بزاره بلاکه)
۵.۸k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.