پارت پنجم
پارت پنجم
عشق حسود من
راوی ویو
عصر یجی و ا.ت باهم رفتن خرید، سونگهون و هیونجین هم مث دوتا رفیق به اون دوتا دخترک کیوت نگا میکردن که با شادی داشتن خرید میکردن
(پارتی)
ا.ت یه لباس مشکی بدون یقه و استین پوشیده بود و تا بالای زانو هاش بود و سونگهون یه ست مشکی پوشیده بود یجی و ا.ت از سونگهون و هیونجین جدا شدن و به سمت خلوت پارتی رفتن چند دقیقه بعد چندتا پسر نزدیک اونا شدن
سونگهون و هیونجین فکر کردن اونا دوستن ولی وقتی دیدن پسرا مستن و هی نزدیکتر میشن سونگهون به هیونجین نگاه کردن و گفت
_آماده ای هوانگ؟
&دلم برای دعوا تنگ شده بود، برن بریم پارک
با دو به سمت اونا رفتن و انقدر اونارو زدن که همونجا فقط خون بالا میاوردن بعد از چند ساعت که هیونجین و سونگهون آروم شدن سونگهون دست ا.ت رو گرفت و به سمت خونه کشوند با ماشین گاز میداد و ا.ت میترسید
+لطفا یواش ترررر خیلی سرعتمون بالاست
_ساکت، تنبیه بدی برات دارم، بهت گفتم یه لباس خوب بپوش اومدی این لباسه رو که از همه باز تره پوشیدی الانم ساکت
به محض اینکه رسیدن سونگهون ا.ت رو به داخل اتاق برد و لبای ا.ت رو محکم میمکید که ا.ت ناله خفه ای کرد و..
حمایت؟
بچه ها ببخشید دیر شد 😭
همینو بزور نوشتم چون اصلا حالم خوب نیست 🥺ببخشید 🥺
@hyunsoo
عشق حسود من
راوی ویو
عصر یجی و ا.ت باهم رفتن خرید، سونگهون و هیونجین هم مث دوتا رفیق به اون دوتا دخترک کیوت نگا میکردن که با شادی داشتن خرید میکردن
(پارتی)
ا.ت یه لباس مشکی بدون یقه و استین پوشیده بود و تا بالای زانو هاش بود و سونگهون یه ست مشکی پوشیده بود یجی و ا.ت از سونگهون و هیونجین جدا شدن و به سمت خلوت پارتی رفتن چند دقیقه بعد چندتا پسر نزدیک اونا شدن
سونگهون و هیونجین فکر کردن اونا دوستن ولی وقتی دیدن پسرا مستن و هی نزدیکتر میشن سونگهون به هیونجین نگاه کردن و گفت
_آماده ای هوانگ؟
&دلم برای دعوا تنگ شده بود، برن بریم پارک
با دو به سمت اونا رفتن و انقدر اونارو زدن که همونجا فقط خون بالا میاوردن بعد از چند ساعت که هیونجین و سونگهون آروم شدن سونگهون دست ا.ت رو گرفت و به سمت خونه کشوند با ماشین گاز میداد و ا.ت میترسید
+لطفا یواش ترررر خیلی سرعتمون بالاست
_ساکت، تنبیه بدی برات دارم، بهت گفتم یه لباس خوب بپوش اومدی این لباسه رو که از همه باز تره پوشیدی الانم ساکت
به محض اینکه رسیدن سونگهون ا.ت رو به داخل اتاق برد و لبای ا.ت رو محکم میمکید که ا.ت ناله خفه ای کرد و..
حمایت؟
بچه ها ببخشید دیر شد 😭
همینو بزور نوشتم چون اصلا حالم خوب نیست 🥺ببخشید 🥺
@hyunsoo
۴.۸k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.