وقتی عضو هشتمی پارت ۱۲
امروز جونگ کوک و ا.ت رفتن برای ضبط موزیک ویدیو و امروز روز آخر ضبط بود
موزیک ویدیو خیلی خوب اجرا شد و تمام شد و قرار بود یک ماه دیگه موزیک ویدیو پخش بشه
روز بعد جونگ کوک به ا.ت گفت که میخوان برن سفر جزیره ی جوجو
ا.ت از بس خوشحال بود سریع رفت و لباس هاشو جمع کرد و شام خود و خوابید دل تو دلش نبود
جونگ کوک بدبخت هم همین کارا رو کرد
فردا صبح ساعت ۹ راه افتادن
توی هواپیما ا.ت دل تو دلش نبود و جونگ کوکم از اینکه ا.ت خوشحال بود خیلی شاد بود
وقتی رسیدن هتل جونگ کوک برای ا.ت اتاق جداگونه گرفته بود هرکی رفت اتاق خودش و استراحت کردن
فرداش جونگ کوک به ا.ت زنگ زد که میخوان برن دریا
و بهش گفت آماده بشه
ا.ت : سریع رفتم حموم و بعدش اومدم بیرون و یه میکاپ ساده کردم و یه لباس ساده ساحلی پوشیدم که جونگ کوک زنگو زد
( عکس استایل دوتاشونو براتون میزارم )
ا.ت : سلام اومدی
جونگ کوک : دو دقیقه به هیچ چیز فکر نکردم و فقط بهش نگاه کردم چقدر خوشگل شده بود
ا.ت : کوک ..کوک کجایی؟
جونگ کوک : ها چی اینجام بریم
ا.ت : باشه بریم
رفتیم لب ساحل تا رفتیم ا.ت کفشاشو دراورد و شروع کرد روی ماسه ها قدم زدن
جونگ کوکم رفت کنارش و باهم شروع کردن به قدم زدن
جونگ کوک : به نظرت اینجا شهر خوبیه؟
ا.ت : شهر خوبیه ولی مردماش بعضیاشون نه
توی ایران وقتی میخواستی پیاده روی کنی کسی بهت تجاوز نمیکرد ولی فرهنگ الانش بد شده بخاطر رهبرش ولی خب کره خیلی فرق داره نمیشه گفت هرکدوم یه خوبیایی دارند
ا.ت : میگم میای بریم تو آب
جونگ کوک : آ..آره بریم
موزیک ویدیو خیلی خوب اجرا شد و تمام شد و قرار بود یک ماه دیگه موزیک ویدیو پخش بشه
روز بعد جونگ کوک به ا.ت گفت که میخوان برن سفر جزیره ی جوجو
ا.ت از بس خوشحال بود سریع رفت و لباس هاشو جمع کرد و شام خود و خوابید دل تو دلش نبود
جونگ کوک بدبخت هم همین کارا رو کرد
فردا صبح ساعت ۹ راه افتادن
توی هواپیما ا.ت دل تو دلش نبود و جونگ کوکم از اینکه ا.ت خوشحال بود خیلی شاد بود
وقتی رسیدن هتل جونگ کوک برای ا.ت اتاق جداگونه گرفته بود هرکی رفت اتاق خودش و استراحت کردن
فرداش جونگ کوک به ا.ت زنگ زد که میخوان برن دریا
و بهش گفت آماده بشه
ا.ت : سریع رفتم حموم و بعدش اومدم بیرون و یه میکاپ ساده کردم و یه لباس ساده ساحلی پوشیدم که جونگ کوک زنگو زد
( عکس استایل دوتاشونو براتون میزارم )
ا.ت : سلام اومدی
جونگ کوک : دو دقیقه به هیچ چیز فکر نکردم و فقط بهش نگاه کردم چقدر خوشگل شده بود
ا.ت : کوک ..کوک کجایی؟
جونگ کوک : ها چی اینجام بریم
ا.ت : باشه بریم
رفتیم لب ساحل تا رفتیم ا.ت کفشاشو دراورد و شروع کرد روی ماسه ها قدم زدن
جونگ کوکم رفت کنارش و باهم شروع کردن به قدم زدن
جونگ کوک : به نظرت اینجا شهر خوبیه؟
ا.ت : شهر خوبیه ولی مردماش بعضیاشون نه
توی ایران وقتی میخواستی پیاده روی کنی کسی بهت تجاوز نمیکرد ولی فرهنگ الانش بد شده بخاطر رهبرش ولی خب کره خیلی فرق داره نمیشه گفت هرکدوم یه خوبیایی دارند
ا.ت : میگم میای بریم تو آب
جونگ کوک : آ..آره بریم
۵.۰k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.