این عشق درسته؟؟ ( JK) 🥂P3
صبح با صدای زنگ گوشیم بلند شدم امروز جمعه روز آخر هفته بود ( توی خارج به غیر از ایران اول هفته ی اون ها از روز دوشنبه هستش و آخر هفته اونا جمعه هست و روزای تعطیلشون شنبه و یکشنبه هست ) شرکت امروز ساعت کاری کمی داره پس سری برم تا رئیس نیومده
...................
وارد اتاق رئیس شدم سری همه جاشو گشتم و به در یک کمد رسیدم که هرکاری کردم باز نشد سنجاق سرمو باز کردم و شروع کردم باز کردن اون کمد که بلاخره باز شد که دیدم یک اسلحه ای که روش یک آرم داشت که تا حالا ندیده بودمش یکم که نگاهش کردم متوجه شدم این اسلحه عادی نیست و هیج جایی پیدا نمیشه این خیلی عجیبه چرا باید دست رئیس باشه .
که متوجه صدای ماشین شدم ای وای رئیس اومده سری گزاشتم سر جاش و همه چیزو درست کردم اومدم بیرون اتاق و نشستم سر میزم که همون لحظه رئیس اومد
-وارد اتاقم شدم که متوجه شدم چیدمان اتاقم همون نیست که بود سری به سمت کمدم هجوم بردم که دیدم قفلش باز شدس و تفنگمم تکون خورده ینی کی میتونه وارد اتاق من بشه و این جرئتو به هوش بده تا کمدم رو چک کنه ینی ممکنه یورا بوده باشه شک کرده یا هر چیز دیگه باید حواسم بهش باشه چیزی نفهمه
به سمت نگهبان جلوی در رفتم و ازش ساعت ورود یورا رو سوال کردم که گفت یک ساعت پیش این یعنی تازه نیومده حتما خودشه
+ داشتم فکر میکردم که رئیس صدام زد یا خود خدااا امیدوارم چیزی نفهمیده باشه ( هه به همین خیال باش )
در زدم و وارد شدم:
+ رئیس با من کاری داشتین
- یورا میخواستم امشب برای صرف شام تو رو دعوت کنم به خونم برای تو که ایرادی نداره
+ عاممم راستش نمیتونم امشب کار دارم انشالله بعدا
- نه دیگه امشب بیا کاراتو کنسل کن الانم برو خونه بت نی آماده شی
+ آخه...
- برو همین که گفتم
+ چشم خدانگهدار
رفتم بیرون از شرکت و سری به سمت پاسگاه رفتم و شروع کردم تحقیق درمورد اون تفنگ
.............
+ چیییییی امکان ندارههه ینی چیییی این تفنگ یکی از نمادهای یکی از گروه های مافیایی هستش که درحال تعقیب هستن ولی هیچ چیزی پیدا نکردن الان باید چیکار کنم یعنی باید برم دوباره ازش چیز مشکوکی پیدا کنم تا مطمئن بشم .... امشب میرم به خونش تا ببینم چی کارس و چجوری زندگی میکنه اینجوری متوجه میشم .
( خب بچه ها ممکنه اولاش یکم حوصله سر بر باشه ولی یکم بگزره درست میشه چون دارم آروم آروم داستانو پیچیده میکنم ممنون میشم حمایتم کنید تا بتونم انگیزه پیدا کنم برای نوشتم مرسی خوشگلا❤️😚)
...................
وارد اتاق رئیس شدم سری همه جاشو گشتم و به در یک کمد رسیدم که هرکاری کردم باز نشد سنجاق سرمو باز کردم و شروع کردم باز کردن اون کمد که بلاخره باز شد که دیدم یک اسلحه ای که روش یک آرم داشت که تا حالا ندیده بودمش یکم که نگاهش کردم متوجه شدم این اسلحه عادی نیست و هیج جایی پیدا نمیشه این خیلی عجیبه چرا باید دست رئیس باشه .
که متوجه صدای ماشین شدم ای وای رئیس اومده سری گزاشتم سر جاش و همه چیزو درست کردم اومدم بیرون اتاق و نشستم سر میزم که همون لحظه رئیس اومد
-وارد اتاقم شدم که متوجه شدم چیدمان اتاقم همون نیست که بود سری به سمت کمدم هجوم بردم که دیدم قفلش باز شدس و تفنگمم تکون خورده ینی کی میتونه وارد اتاق من بشه و این جرئتو به هوش بده تا کمدم رو چک کنه ینی ممکنه یورا بوده باشه شک کرده یا هر چیز دیگه باید حواسم بهش باشه چیزی نفهمه
به سمت نگهبان جلوی در رفتم و ازش ساعت ورود یورا رو سوال کردم که گفت یک ساعت پیش این یعنی تازه نیومده حتما خودشه
+ داشتم فکر میکردم که رئیس صدام زد یا خود خدااا امیدوارم چیزی نفهمیده باشه ( هه به همین خیال باش )
در زدم و وارد شدم:
+ رئیس با من کاری داشتین
- یورا میخواستم امشب برای صرف شام تو رو دعوت کنم به خونم برای تو که ایرادی نداره
+ عاممم راستش نمیتونم امشب کار دارم انشالله بعدا
- نه دیگه امشب بیا کاراتو کنسل کن الانم برو خونه بت نی آماده شی
+ آخه...
- برو همین که گفتم
+ چشم خدانگهدار
رفتم بیرون از شرکت و سری به سمت پاسگاه رفتم و شروع کردم تحقیق درمورد اون تفنگ
.............
+ چیییییی امکان ندارههه ینی چیییی این تفنگ یکی از نمادهای یکی از گروه های مافیایی هستش که درحال تعقیب هستن ولی هیچ چیزی پیدا نکردن الان باید چیکار کنم یعنی باید برم دوباره ازش چیز مشکوکی پیدا کنم تا مطمئن بشم .... امشب میرم به خونش تا ببینم چی کارس و چجوری زندگی میکنه اینجوری متوجه میشم .
( خب بچه ها ممکنه اولاش یکم حوصله سر بر باشه ولی یکم بگزره درست میشه چون دارم آروم آروم داستانو پیچیده میکنم ممنون میشم حمایتم کنید تا بتونم انگیزه پیدا کنم برای نوشتم مرسی خوشگلا❤️😚)
۲.۱k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.