نمونه ای از غزلیّات
نمونهای از غزلیّات
من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار، فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و، شهرهی بازار شدم
در میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامهی زهد و ریا کندم و، بر تن کردم
خرقهی پیر خراباتی و، هشیار شدم
واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد
از دم رِند میآلوده،مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم
شادی روحش صلوات
#امام_خمینی(ره)
#اللهم_احفظ_الامام_الخامنه_ای
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار، فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و، شهرهی بازار شدم
در میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامهی زهد و ریا کندم و، بر تن کردم
خرقهی پیر خراباتی و، هشیار شدم
واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد
از دم رِند میآلوده،مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم
شادی روحش صلوات
#امام_خمینی(ره)
#اللهم_احفظ_الامام_الخامنه_ای
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
۲.۷k
۱۴ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.