ازدواج خوب و بد من
پارت 2¹
در رو و میخاستم باز کن که یهوو کوک داشت پا میشد و گفت ا.ت ا.ت دوست دارم داری کدوم گوری میری رفت سمت ا.ت و وایساد خاست رو ا.ت بیوفته که
ا.ت هولش داد اونطرف(بچه ها کوک کلا همه حرف و حرکاتش مست بوده و با حالت مستی گفته)
ا.ت کوک رو هول داد و دروازه امارتو باز کردو دویید و سوار ماشینش شد و با سرع رفت
رفت و به خونه سانا رسید در زد و سانا درو وا کرد
(ا.ت تا رسید به خونه سانا گریه میکرد و عذاب ومدان داشت که چرا کوک رو ول کرده و البته شکمش هم بخاطر مشت کوک درد میکرد)
سانا و ا.ت درو قفل کردن و پریدن بغل هم و همدیگرو بغل کردن و بعد یکم مست کردنو خابیدن
(برش زمانی به سه هفته بعد)
ویو کوک
داشتم دیوونه میشدم نمیتونستم به خودم اجازه نمیدادم که برم پیش ا.ت ولی داشتم بوینم دیوونه میشدم
کل وسایل عمارتو همشو شکسته بودن اعصاب نداشتم
ویو ا.ت
چند هفته گذشته بود که از پیشش رفته بودم
ولی یه روز پیش دوستاش به خصوص تهیونگ
باهام حرف زدن و گفتن که رفتن پیش کوک و کلا وضع عمارت خوب نبود و خودشم....
پس تصمیم گرفتم برم بری و برگردم عمارتمون
به سانا گفتم و اون موافق بود در نتیجه رفتم اتاقی که سانا بهم داده بود یه لباس انتخاب کردم (عکسش اسلاید 2)بعدش موهامو بالا بستم و اماده شدم و رسیدم عمارت که یهو همهه....
شرطا:لایک 35
کامنت 45
#کیوت
#اکسو #استایل #ارمی #اکسوال #بلینک #استی #تنتاسیون #سناریو #فیکشن #فک #لیسا #کای #هیونجین #وانشات #تهکوک
#لایک #فالو #هوپی #جنی #رزی #جیسو #فلکیس #کوک #جونگکوک #تهیونگ
#پروف
#عکس
#اسمات
#BTS
#me
در رو و میخاستم باز کن که یهوو کوک داشت پا میشد و گفت ا.ت ا.ت دوست دارم داری کدوم گوری میری رفت سمت ا.ت و وایساد خاست رو ا.ت بیوفته که
ا.ت هولش داد اونطرف(بچه ها کوک کلا همه حرف و حرکاتش مست بوده و با حالت مستی گفته)
ا.ت کوک رو هول داد و دروازه امارتو باز کردو دویید و سوار ماشینش شد و با سرع رفت
رفت و به خونه سانا رسید در زد و سانا درو وا کرد
(ا.ت تا رسید به خونه سانا گریه میکرد و عذاب ومدان داشت که چرا کوک رو ول کرده و البته شکمش هم بخاطر مشت کوک درد میکرد)
سانا و ا.ت درو قفل کردن و پریدن بغل هم و همدیگرو بغل کردن و بعد یکم مست کردنو خابیدن
(برش زمانی به سه هفته بعد)
ویو کوک
داشتم دیوونه میشدم نمیتونستم به خودم اجازه نمیدادم که برم پیش ا.ت ولی داشتم بوینم دیوونه میشدم
کل وسایل عمارتو همشو شکسته بودن اعصاب نداشتم
ویو ا.ت
چند هفته گذشته بود که از پیشش رفته بودم
ولی یه روز پیش دوستاش به خصوص تهیونگ
باهام حرف زدن و گفتن که رفتن پیش کوک و کلا وضع عمارت خوب نبود و خودشم....
پس تصمیم گرفتم برم بری و برگردم عمارتمون
به سانا گفتم و اون موافق بود در نتیجه رفتم اتاقی که سانا بهم داده بود یه لباس انتخاب کردم (عکسش اسلاید 2)بعدش موهامو بالا بستم و اماده شدم و رسیدم عمارت که یهو همهه....
شرطا:لایک 35
کامنت 45
#کیوت
#اکسو #استایل #ارمی #اکسوال #بلینک #استی #تنتاسیون #سناریو #فیکشن #فک #لیسا #کای #هیونجین #وانشات #تهکوک
#لایک #فالو #هوپی #جنی #رزی #جیسو #فلکیس #کوک #جونگکوک #تهیونگ
#پروف
#عکس
#اسمات
#BTS
#me
۱۷.۴k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.