بد بوی کلاس پارت 5
بد بوی کلاس پارت 5
پسرا اون تایمی که ات اینا گلیشون کردن( ببخشید دیروز یادم رفت تو پارت قبل بنویسمش)
جیمین : اومدیم ما بر.ینیم روشون اونا ری.دن رومون
شوگا : اره داداش قشنگ قهوه ای شدیم
جین : از چه لحاظ میفرمایید چون هم ری.ده شد رومون هم جدا با گل قهوه ای شدیم
نامجون : راس میگه
شوگا: از هر دو لحاظ اما ری.ده شدن رومون بیشتر
جی هوپ : حالا چیکار کنیم
تهیونگ : بله دقیقا چیکار کنیم
جونگ کوک: همین که اینا گفتن
جیمین : فدا سرتون بیاین بریم خونه
جین : الاوبر خودمون ماشینت هم قهوه ای شد یاع یاع یاع
بقیه از ترس جر خوردن خنده
جیمین: خب بریم دیگه
جیمین : میگم پسرا بیاین فردا بریم اون شهر بازی جدیده که وا شده بریم اتاق وحشت
پسرا : اوکی
فردا
ویو لیانا
پاشدم رفتم دشویی ( دوتا خواهر کپیه همن😂)
کارای لازمو کردم اومدم بیرون رفتم صبحونه درس کردم رفتم شلغم خانوما رو بیدار کنم ات بیدار شد اما می سو مقاومت میکرد یهو یه فکری به ذهنم رسید رو به می سو گفتم
لیانا: می سو جی هوپ پیام داده
می سو بایک جهش گوشیو از دستم گرفت گفت
می سو : کو پیام نداده
لیانا : اشتباه دیدم حالا پاشو بیا صبحونه
می سو :😑
لیانا:😄
ات : 😂
لیانا : خب بریم
ات و می سو : بریم
ات ویو
رفتیم پایین قرار بود۷ شب بریم شهر بازی
صبحونرو خوردیم هر کدوم رفتیم یه کاری بکنیم
پرش زمانی به ۷ شب...
ادامه دارد...
اینم از این پارت
دوستون دارم لایک وکامنت فالو یادتون نره
بای بای
پسرا اون تایمی که ات اینا گلیشون کردن( ببخشید دیروز یادم رفت تو پارت قبل بنویسمش)
جیمین : اومدیم ما بر.ینیم روشون اونا ری.دن رومون
شوگا : اره داداش قشنگ قهوه ای شدیم
جین : از چه لحاظ میفرمایید چون هم ری.ده شد رومون هم جدا با گل قهوه ای شدیم
نامجون : راس میگه
شوگا: از هر دو لحاظ اما ری.ده شدن رومون بیشتر
جی هوپ : حالا چیکار کنیم
تهیونگ : بله دقیقا چیکار کنیم
جونگ کوک: همین که اینا گفتن
جیمین : فدا سرتون بیاین بریم خونه
جین : الاوبر خودمون ماشینت هم قهوه ای شد یاع یاع یاع
بقیه از ترس جر خوردن خنده
جیمین: خب بریم دیگه
جیمین : میگم پسرا بیاین فردا بریم اون شهر بازی جدیده که وا شده بریم اتاق وحشت
پسرا : اوکی
فردا
ویو لیانا
پاشدم رفتم دشویی ( دوتا خواهر کپیه همن😂)
کارای لازمو کردم اومدم بیرون رفتم صبحونه درس کردم رفتم شلغم خانوما رو بیدار کنم ات بیدار شد اما می سو مقاومت میکرد یهو یه فکری به ذهنم رسید رو به می سو گفتم
لیانا: می سو جی هوپ پیام داده
می سو بایک جهش گوشیو از دستم گرفت گفت
می سو : کو پیام نداده
لیانا : اشتباه دیدم حالا پاشو بیا صبحونه
می سو :😑
لیانا:😄
ات : 😂
لیانا : خب بریم
ات و می سو : بریم
ات ویو
رفتیم پایین قرار بود۷ شب بریم شهر بازی
صبحونرو خوردیم هر کدوم رفتیم یه کاری بکنیم
پرش زمانی به ۷ شب...
ادامه دارد...
اینم از این پارت
دوستون دارم لایک وکامنت فالو یادتون نره
بای بای
۶.۸k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.