فیک طراح جئون🖇part58
طراح جئون🖇 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🖤#part58
🖤
🖤
🖤
بالا سر ا/ت خوابم برد
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم کوک کیوت بالا سرم خوابش برده آیگوو چقدر کیوته این بشر ولی خیلیم وحشی ببین با من چیکار کرده نمیدونه من حاملم...همونطور دیتمو روی ماهای کوک کشیدم که دیدم بیدار شد..اشک کنار چشمش خشک شده بود
کوک:ا/ت..ترو خدا منو ببخش ..من گول بنگچانو خوردم..اون فهمیده من زندم و میخداد طلافی کنه
ا/ت:باشه میبخشمت(ریز گریه)
کوک:واقعا!
ا/ت:هوم
کوک:الان حالت خوبه
ا/ت:آره خوبم
اومدم بلند شم که کمرم درد گرفت و افتادم رو تخت
کوک:چی شدد
ا/ت:هیچی هیچی
کمرشو زدم بالا و دیدم جای شلاق ها روش مونده و با دیدنش گریم گرفت
ا/ت:چیزی نیست کوک نگران نباش
کوک:بیا بریم ..با گریه
بردمش و ا/ت رو گذاتم توی ماشین و رفتیم خونه
@ا/تت چتت شده بوددد خوبی
ا/ت:آره خوبم
سوآ:بمیرم برات ..جونگ کوک خدا بکشتت
_برو بابا
&درد
@کوک میخواستم ازت معضرت خواهی کنم که دیروز اونو بهت گفتم ..من مست بودم و هیچی نمیفهمیدم و اسم ا/ت و سوآ رو قاطی کرده بودم..من ا/ت رو فقط دیگ یه دوست میبینم
رفتیم توی اتاق و من کمر ا/ت رو خودم باند پیچی کردم..
کوک:مطمئنی خوبی
+اره به خدا خوبم ..رایستی دکتر گفت بچه خوبه
_اره خوبه دلی باید خیلی مراقب باشی
بعدشم سرمو گذاشتم روی شکم تخت ا/ت که هنوز باد نکرده بود و حسش کردم
+چی رو خس کردی
_دختر کوچولوی بابایی رو
+دختررر!!
_بله دختره
+نه خیرم مسره
_پسر دوس داری؟
ا/ت:ته دختر دوس دارم
_پس چی میگ
+حس میکنم پسره😂
🖤#part58
🖤
🖤
🖤
بالا سر ا/ت خوابم برد
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم کوک کیوت بالا سرم خوابش برده آیگوو چقدر کیوته این بشر ولی خیلیم وحشی ببین با من چیکار کرده نمیدونه من حاملم...همونطور دیتمو روی ماهای کوک کشیدم که دیدم بیدار شد..اشک کنار چشمش خشک شده بود
کوک:ا/ت..ترو خدا منو ببخش ..من گول بنگچانو خوردم..اون فهمیده من زندم و میخداد طلافی کنه
ا/ت:باشه میبخشمت(ریز گریه)
کوک:واقعا!
ا/ت:هوم
کوک:الان حالت خوبه
ا/ت:آره خوبم
اومدم بلند شم که کمرم درد گرفت و افتادم رو تخت
کوک:چی شدد
ا/ت:هیچی هیچی
کمرشو زدم بالا و دیدم جای شلاق ها روش مونده و با دیدنش گریم گرفت
ا/ت:چیزی نیست کوک نگران نباش
کوک:بیا بریم ..با گریه
بردمش و ا/ت رو گذاتم توی ماشین و رفتیم خونه
@ا/تت چتت شده بوددد خوبی
ا/ت:آره خوبم
سوآ:بمیرم برات ..جونگ کوک خدا بکشتت
_برو بابا
&درد
@کوک میخواستم ازت معضرت خواهی کنم که دیروز اونو بهت گفتم ..من مست بودم و هیچی نمیفهمیدم و اسم ا/ت و سوآ رو قاطی کرده بودم..من ا/ت رو فقط دیگ یه دوست میبینم
رفتیم توی اتاق و من کمر ا/ت رو خودم باند پیچی کردم..
کوک:مطمئنی خوبی
+اره به خدا خوبم ..رایستی دکتر گفت بچه خوبه
_اره خوبه دلی باید خیلی مراقب باشی
بعدشم سرمو گذاشتم روی شکم تخت ا/ت که هنوز باد نکرده بود و حسش کردم
+چی رو خس کردی
_دختر کوچولوی بابایی رو
+دختررر!!
_بله دختره
+نه خیرم مسره
_پسر دوس داری؟
ا/ت:ته دختر دوس دارم
_پس چی میگ
+حس میکنم پسره😂
۳.۹k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.