منو ببخش:)؟
منو ببخش:)؟
اون ضربه از طرف من>
با شدت خیلی زیادی پرتاب شدم قبل از اینکه به زمین بخورم بیدار شدم حس میکردم سلولام تو بدنم نیستن
بعداز یه لحظه تازه ذهنم منو به اینکه اون یه خواب بود یاری کرد
اون خواب اصلا یادم نمیادش ولی حس میکنم خیلی خفه کننده بود
چند وقت بود حس میکردم ترقوه هام درد میکنه<وقتی کسی بغض میکنه ولی نمیتونه گریه بکنه ترقوه هاش یا شقیقه هاش درد میکنن یا آزرده میشن>
خیلی حس بدی بود انگار یه بار سنگین روی دوشمه
رفتم کنار پنجره خیلی قشنگ بود سئول اون دختر خیلی این شهرو دوست داشت
من حتی وقتی بهش فک میکنم هم حرف های یونا<همون ژیپسوفیلیا >یادم میاد اون واقعا شبیهش بود ولی یونا نمیدونست که با اون گلا بیشتر منو یاد اون دختر میندازه▪︎
(یه دختر دیگه هست که شی اون عاشقشه و یکی هم یوناست که عاشق شی اونه) مثلث عشقی>>
اون ضربه از طرف من>
با شدت خیلی زیادی پرتاب شدم قبل از اینکه به زمین بخورم بیدار شدم حس میکردم سلولام تو بدنم نیستن
بعداز یه لحظه تازه ذهنم منو به اینکه اون یه خواب بود یاری کرد
اون خواب اصلا یادم نمیادش ولی حس میکنم خیلی خفه کننده بود
چند وقت بود حس میکردم ترقوه هام درد میکنه<وقتی کسی بغض میکنه ولی نمیتونه گریه بکنه ترقوه هاش یا شقیقه هاش درد میکنن یا آزرده میشن>
خیلی حس بدی بود انگار یه بار سنگین روی دوشمه
رفتم کنار پنجره خیلی قشنگ بود سئول اون دختر خیلی این شهرو دوست داشت
من حتی وقتی بهش فک میکنم هم حرف های یونا<همون ژیپسوفیلیا >یادم میاد اون واقعا شبیهش بود ولی یونا نمیدونست که با اون گلا بیشتر منو یاد اون دختر میندازه▪︎
(یه دختر دیگه هست که شی اون عاشقشه و یکی هم یوناست که عاشق شی اونه) مثلث عشقی>>
۸.۵k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.