پارت اول ( 1 )
سلام ! من هانا هستم .....
شاید باور نکنید اما نمیدونم چه کسی هستم ولی هانا صدام میکنن ....
من توی یتیم خونه بزرگ شدم . هیچ وقت پدر و مادرم رو ندیدم ، و نمیشناسم ، فامیل ندارم ، ما اینجا مجبوریم هرروز لباس ها و ملافه های یتیم خونه رو بشوریم و فقط در روز یک ساعت استراحت داریم ، اینم بگم، من زیاد تنها نیستم بهترین دوستم باهامه اون منو درک میکنه و همسن خودمه، «کلوئی»
وقت استراحت من تموم شده و باید بریم لحاف ها رو بشورم ، ولی داستان از اونجایی شروع میشه که تصمیم میگیرم، اگه همین یکبار رو از زیر کار در برم چی میشه مگه ؟ اگه برم تو طویله و کتاب بخونم چی میشه؟
پارت بعدی رو اگه خواستید میزارم (این داستان درمورد هاگوارتزه از قسمت بعد وارد هاگوارتز میشه)
#هری_پاتر
شاید باور نکنید اما نمیدونم چه کسی هستم ولی هانا صدام میکنن ....
من توی یتیم خونه بزرگ شدم . هیچ وقت پدر و مادرم رو ندیدم ، و نمیشناسم ، فامیل ندارم ، ما اینجا مجبوریم هرروز لباس ها و ملافه های یتیم خونه رو بشوریم و فقط در روز یک ساعت استراحت داریم ، اینم بگم، من زیاد تنها نیستم بهترین دوستم باهامه اون منو درک میکنه و همسن خودمه، «کلوئی»
وقت استراحت من تموم شده و باید بریم لحاف ها رو بشورم ، ولی داستان از اونجایی شروع میشه که تصمیم میگیرم، اگه همین یکبار رو از زیر کار در برم چی میشه مگه ؟ اگه برم تو طویله و کتاب بخونم چی میشه؟
پارت بعدی رو اگه خواستید میزارم (این داستان درمورد هاگوارتزه از قسمت بعد وارد هاگوارتز میشه)
#هری_پاتر
۵.۹k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.