نیل نوشت:
نیل نوشت:
و اعتراف میکنم!
و اعتراف میکنم مشکی روی سرم برای خود نمایی است!
برای اینکه به چشم او بیایم ...
برای اینکه او نگاهم کند..
اصلا از وقتی عاشقش شدم حجاب دار شدم و چادر پوش ...
و روزی را که حس کردم تحسین بر انگیز نگاهم میکند انگار دنیا برای من شد!
آنجا که زیر لب گفت: چه زیبا شدی نازنینم!
و سرخ و سفید شدنم را دید و لبخند زد...
آنجا که با افتخار گفتم مشکی به سر کرده ام فقط برای تو!!! چون تو گفتی !
آنجا که لبخند زد ازاین حرفم!
آخ که چه حس نابی بود درک عشق معشوقت...
وچه زیباست طعنه شنیدن از این مردمان نا عاشق
که تو برای به چشم آمدن چادر به سر کردی!
آهـــــــــــــــــــــــــــای ناعاشقان حق با شماست
من
برای
به چشم آمدن چادر به سر کردم...
به چشم معشوقم آمدم و لذت بردم!
همیشه همراهم است
شانه هایم همیشه بال بال میزند برای به دوش کشیدنش
آه نمیدانی
خیره ام که میشود رو بیشتر میپوشانم و زیر لب میگویم
اینطور نگاهم نکن آب میشوم
لبخند میزند و زمزمه وار میگوی:نازنینم عاشق و معشوق که این حرفها را ندارند
ومن میمیانم و غرق شدن در دریای این حس ناب
و چه بیچاره اند آنان که فکر میکنند برای جواز بهشت گرفتن چادر به سر کرده ام
بیچاره ها نمیدانند بهشت نگاه اوست
بهشت آغوش اوست روی مشکی چادرم
راستی تا بحال نگاه گرم معشوق روییتان سنگینی کرده است؟؟
قسمتتان شود خدا کند!
نگاه خدا را میگویم
گرم ترین نگاه عالم...
و اعتراف میکنم!
و اعتراف میکنم مشکی روی سرم برای خود نمایی است!
برای اینکه به چشم او بیایم ...
برای اینکه او نگاهم کند..
اصلا از وقتی عاشقش شدم حجاب دار شدم و چادر پوش ...
و روزی را که حس کردم تحسین بر انگیز نگاهم میکند انگار دنیا برای من شد!
آنجا که زیر لب گفت: چه زیبا شدی نازنینم!
و سرخ و سفید شدنم را دید و لبخند زد...
آنجا که با افتخار گفتم مشکی به سر کرده ام فقط برای تو!!! چون تو گفتی !
آنجا که لبخند زد ازاین حرفم!
آخ که چه حس نابی بود درک عشق معشوقت...
وچه زیباست طعنه شنیدن از این مردمان نا عاشق
که تو برای به چشم آمدن چادر به سر کردی!
آهـــــــــــــــــــــــــــای ناعاشقان حق با شماست
من
برای
به چشم آمدن چادر به سر کردم...
به چشم معشوقم آمدم و لذت بردم!
همیشه همراهم است
شانه هایم همیشه بال بال میزند برای به دوش کشیدنش
آه نمیدانی
خیره ام که میشود رو بیشتر میپوشانم و زیر لب میگویم
اینطور نگاهم نکن آب میشوم
لبخند میزند و زمزمه وار میگوی:نازنینم عاشق و معشوق که این حرفها را ندارند
ومن میمیانم و غرق شدن در دریای این حس ناب
و چه بیچاره اند آنان که فکر میکنند برای جواز بهشت گرفتن چادر به سر کرده ام
بیچاره ها نمیدانند بهشت نگاه اوست
بهشت آغوش اوست روی مشکی چادرم
راستی تا بحال نگاه گرم معشوق روییتان سنگینی کرده است؟؟
قسمتتان شود خدا کند!
نگاه خدا را میگویم
گرم ترین نگاه عالم...
۱.۸k
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.