🌑🖤تـشـنـه انـتـقـام🖤🌑
#تشنه_انتقام 🖤🍺
🍺𝑻𝑯𝑰𝑹𝑺𝑻𝒀 𝑭𝑶𝑹 𝑹𝑬𝑽𝑬𝑵𝑮𝑬🍺
پارت:21*پایانی*
*سه ماه بعد*
سه ماه گذشت سوجین منو برد پیش مامانش اولش تو شوک بدون ولی بعد اومدن و کلی گریه کردن از اون فیلم هندیا دیگه و منم سه ماهه با شوگا وارد رابطه شدم امروزم قراره بریم رستوران
زینگ زینگ گوشیم داشت زنگ میخورد
+بله؟؟
-من دم درم بیا دیگهههه
+یااا چه زود باشه الان میاممممم
سریع رفتم اماده شدم و رفتم پایین
+اومااا من رفتم
♡قربونت بشم عزیزم برووو
#اجی میخوایی بری پیش عشقت
+اهوم
#خوش بگذره*چشمک*
+مصی من رفتم
رفتم پایین شوگا تو ماشین بود
-میخواستی فردا بیا
+یااااا اذیت نکن
-اوکی سوار شو
سوار شدم رفتیم سمت یه رستوران بزرگ بود ولی کامل تاریک بود
+چرا تاریکه
-الان میفهمی
رفتیم داخل یهو چراغا روشن شد کلی چراغو گل بود نگاه کردم دیدم شوگا زانو زده
-تا اخر عمرت با من میمونی؟؟؟؟
+نه
-چ...ی
+شوخی کردم ارهههههه
پاشد و انگشترو گذاشت تو دستمو و بوسیدمو گفت:
-عاشقتم
+منم
♡♡♡❤❤تماممم❤❤♡♡♡
ببخشید چرتتت شددددددد🥺🥺🥺💔
🍺𝑻𝑯𝑰𝑹𝑺𝑻𝒀 𝑭𝑶𝑹 𝑹𝑬𝑽𝑬𝑵𝑮𝑬🍺
پارت:21*پایانی*
*سه ماه بعد*
سه ماه گذشت سوجین منو برد پیش مامانش اولش تو شوک بدون ولی بعد اومدن و کلی گریه کردن از اون فیلم هندیا دیگه و منم سه ماهه با شوگا وارد رابطه شدم امروزم قراره بریم رستوران
زینگ زینگ گوشیم داشت زنگ میخورد
+بله؟؟
-من دم درم بیا دیگهههه
+یااا چه زود باشه الان میاممممم
سریع رفتم اماده شدم و رفتم پایین
+اومااا من رفتم
♡قربونت بشم عزیزم برووو
#اجی میخوایی بری پیش عشقت
+اهوم
#خوش بگذره*چشمک*
+مصی من رفتم
رفتم پایین شوگا تو ماشین بود
-میخواستی فردا بیا
+یااااا اذیت نکن
-اوکی سوار شو
سوار شدم رفتیم سمت یه رستوران بزرگ بود ولی کامل تاریک بود
+چرا تاریکه
-الان میفهمی
رفتیم داخل یهو چراغا روشن شد کلی چراغو گل بود نگاه کردم دیدم شوگا زانو زده
-تا اخر عمرت با من میمونی؟؟؟؟
+نه
-چ...ی
+شوخی کردم ارهههههه
پاشد و انگشترو گذاشت تو دستمو و بوسیدمو گفت:
-عاشقتم
+منم
♡♡♡❤❤تماممم❤❤♡♡♡
ببخشید چرتتت شددددددد🥺🥺🥺💔
۶.۹k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.