🐥MANHWA🐥 : Your Majesty, Please Don’t Kill Me Again :اعلیحضرت، لطفاً دیگر مرا نکش
(قابل توجه خاننده ها)*
خلاصه داستان:
پایان یک روز روشن تابستانی بود. در اختیار مستبد، پدر، مادر، خواهر و برادر و گردن من زیر گیوتین رفتند. علاوه بر این، وقتی چشمانم را باز کردم، تولد دوازده سالگی من بود. قبل از اینکه امپراطور جوان 13 ساله به یک دیکتاتور خشن تبدیل شود، نیاز داشتم که به طریقی به موجودی الهی نزدیک به آن مرد تبدیل شوم. "من نظافت منزل شما هستم، پس شما را دنبال خواهم کرد." "من چیز زیادی ندارم. همچنین، من ادعای شما را ندارم.» برای زندگی و نجات خانوادهام، باید مطابق آن مستبدی باشم که به بشریت اعتماد نداشت. واقعاً در آن زمان می توانم زندگی کنم. در هر صورت، آن جانور تکان دهنده شروع به تغییر کرده است. "من آنچه را که از دست می دهم در دستانم ذخیره می کنم. پس بدون اجازه من به خودتان آسیب ندهید🥸🥂
خلاصه داستان:
پایان یک روز روشن تابستانی بود. در اختیار مستبد، پدر، مادر، خواهر و برادر و گردن من زیر گیوتین رفتند. علاوه بر این، وقتی چشمانم را باز کردم، تولد دوازده سالگی من بود. قبل از اینکه امپراطور جوان 13 ساله به یک دیکتاتور خشن تبدیل شود، نیاز داشتم که به طریقی به موجودی الهی نزدیک به آن مرد تبدیل شوم. "من نظافت منزل شما هستم، پس شما را دنبال خواهم کرد." "من چیز زیادی ندارم. همچنین، من ادعای شما را ندارم.» برای زندگی و نجات خانوادهام، باید مطابق آن مستبدی باشم که به بشریت اعتماد نداشت. واقعاً در آن زمان می توانم زندگی کنم. در هر صورت، آن جانور تکان دهنده شروع به تغییر کرده است. "من آنچه را که از دست می دهم در دستانم ذخیره می کنم. پس بدون اجازه من به خودتان آسیب ندهید🥸🥂
۸.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.