🌑🖤شـکـنـجـه عـشـق🖤🌑
#شکنجه_عشق✨🌑
🖤𝑻𝒐𝒓𝒕𝒖𝒓𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒐𝒗𝒆🖤
پارت:19
چند روز گذشت صبح از خواب بیدار شدم که جونگکوک تو بغلم بود خیلی کیوت خوابیده بود رفتم پایین که دیدم یه مرد کلا سیاه پوشیده بود و ماسک داشت نمیدونستم بدونم کیه که یهو دستمال گذاشت جلو دهنم و یهو بیهوش شدم وقتی چشمامو باز کردم همون مرده بالا سرم بود که گفتم:
+تو کی هستیییی؟
مرده:میخوایی بدونی؟
+آره
یهو ماسکشو در اورد که اون تهیونگ بود
+چی
#هه چی فک کردی حالا که بهم خیانت کردی و معشوقه دشمنم شدی باید بمیری
+ولی
#خفه شوو من عاشقت عوضیی(عربده)
+هققق ولم کن هققق
یهو تفنگشو در اورد که بزنه چشمامو بستم یهو بننگگ صدا تیر اومد ولی من چیزی حس نکردم چشمامو باز کردمو با جسم بی جون تهیونگ مواجه شدم و جونگکوکی که تفنگ دستش بود.
+جیغغغغ جونگکوک فرارر کن(گریه)
-هیسسس چیزی نیست نترس
+جونگکوک فرار کنن
-منظورت چیه؟
+زود باشششش تهیونگ اینجا بمب وصل کرده
ادامه دارد......
🖤𝑻𝒐𝒓𝒕𝒖𝒓𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒐𝒗𝒆🖤
پارت:19
چند روز گذشت صبح از خواب بیدار شدم که جونگکوک تو بغلم بود خیلی کیوت خوابیده بود رفتم پایین که دیدم یه مرد کلا سیاه پوشیده بود و ماسک داشت نمیدونستم بدونم کیه که یهو دستمال گذاشت جلو دهنم و یهو بیهوش شدم وقتی چشمامو باز کردم همون مرده بالا سرم بود که گفتم:
+تو کی هستیییی؟
مرده:میخوایی بدونی؟
+آره
یهو ماسکشو در اورد که اون تهیونگ بود
+چی
#هه چی فک کردی حالا که بهم خیانت کردی و معشوقه دشمنم شدی باید بمیری
+ولی
#خفه شوو من عاشقت عوضیی(عربده)
+هققق ولم کن هققق
یهو تفنگشو در اورد که بزنه چشمامو بستم یهو بننگگ صدا تیر اومد ولی من چیزی حس نکردم چشمامو باز کردمو با جسم بی جون تهیونگ مواجه شدم و جونگکوکی که تفنگ دستش بود.
+جیغغغغ جونگکوک فرارر کن(گریه)
-هیسسس چیزی نیست نترس
+جونگکوک فرار کنن
-منظورت چیه؟
+زود باشششش تهیونگ اینجا بمب وصل کرده
ادامه دارد......
۷.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.