تا تو هستی باورم ،ای مهربانم بیشتر
تا تو هستی باورم ،ای مهربانم بیشتر
گاه شکل قافیه ، گاهی رمانم بیشتر
غرق در رویای تو ، اما کنارم نیستی
وصف چشمان تو از حد توانم بیشتر
خون دلها خورده ام ازاین جماعت،سوختم
سرزنش ها ،طعنه ها ،زخم زبانم بیشتر
شیشه های حسرتم در کافه های لعنتی
تلخ می خواهد مرا ته استکانم بیشتر
بی تو هر گلواژه ای غم را تجسم می کند
مات و مبهوتم چرا در این جهانم بیشتر!
من تمام زندگی را باختم بی شک ولی
دودمانم، روزگارم ، استخوانم بیشتر
حال من خوب است اما تو کمی آرام کن
روح رنجور مرا از دست جانم بیشتر
گاه شکل قافیه ، گاهی رمانم بیشتر
غرق در رویای تو ، اما کنارم نیستی
وصف چشمان تو از حد توانم بیشتر
خون دلها خورده ام ازاین جماعت،سوختم
سرزنش ها ،طعنه ها ،زخم زبانم بیشتر
شیشه های حسرتم در کافه های لعنتی
تلخ می خواهد مرا ته استکانم بیشتر
بی تو هر گلواژه ای غم را تجسم می کند
مات و مبهوتم چرا در این جهانم بیشتر!
من تمام زندگی را باختم بی شک ولی
دودمانم، روزگارم ، استخوانم بیشتر
حال من خوب است اما تو کمی آرام کن
روح رنجور مرا از دست جانم بیشتر
۳.۶k
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.