•| کپشن ناب✍🏻🌻 |•
•| #کپشن_ناب✍🏻🌻 |•
وقتی به جعبه مداد رنگی نگاه می اندازم
میبینم چقدر شبیه آدم های دنیای واقعی اند
خاکستری از آن رنگ هایی بود
که هیچوقت دوستش نداشتم
خاکستری شکل آدم هایی است که
همه را بلاتکلیف میگذارند
به قول خودمان، در آب نمک میخوابانند
اما مشکی دوست داشتنی است
درست است سیاهی است و تاریکی
اما میدانی تکلیفت چیست
مانند آدم هایی که اگر میخواهند نباشند
خیلی مقتدر به شما نه میگویند
ادا و اصولی نیستند
شاید غم انگیز باشد
اما خوبی شان این است که
هر امید واهی ای را از تو سلب میکنند
آخ نگو از سفید که دلم هلاکش است
امید و صلح را دل زنده میکند
انرژی عجیبی در این همه سفیدی وجوددارد
درست مثل آدم هایی که همه جا
نقش سفیر صلح را دارند
قرمز و زرشکی
یک شیطنتی درونشان نهفته است
آدم هایی که بلدند دلبری کنند
تمی از رنگ قرمز و زرشکی در جوهر وجودشان است
آدم دلش برایشان ضعف میرود
گاهی دلم میخواهد برای کسی
همان آدم قرمز یا زرشکی باشم
سبز به زندگی می ماند
شبیه آدم هایی که با وجودشان
زندگی میبخشند
مادرم عجیب به سبز شبیه است
چه وسعت نگاهی در این آبی نهفته است
آدم های آبی، تا سی سال آینده را
فکرش را کرده اند
پدرها آبی اند، یا آبی، پدر است؟
حس میکنم صورتی لوند است
صورتی انگار پرنسس است
شاید لازم است تمام زنان از صورتی کمی یاد بگیرند
سرمه ای، به شدت اقتدار دارد
جسور است
سرنگین و مقتدر
من که میگویم پادشاه است
مردان خوب است که سرمه ای باشند
نارنجی را میبینم
ناگهان در ذهنم خشونت علیه زنان نقش میبندد
نارنجی شکل زنان درد کشیده است
شبیه همان هایی که تمام سختی ها را یک تنه به دوش کشیده اند
زرد لبه تیغ است
کمی رنگ و لعابش زیاد شود، دل میزند
اگر زیاد نخواهد رنگ پس دهد، میشود بی حس و حال
درست مانند آدم هاییست که
خودشان تکلیف خودشان را نمیدانند
سردرگم اند، کلافه اند
بنفش را میبینم
یاد جیغ های بنفش می افتم
سر و صدا دارد این بنفش
مانند آدم های پر سرو صدا
هستند، بودنشان بولد است
نیستند، نبودنشان به چشم می آید
با قهوه ای یاد آدم های خرابکار می افتم
همان هایی که همیشه یک گندی برای زدن دارند
لطفا خاکستری و قهوه ای نباشید
سیماامیرخانی👤
وقتی به جعبه مداد رنگی نگاه می اندازم
میبینم چقدر شبیه آدم های دنیای واقعی اند
خاکستری از آن رنگ هایی بود
که هیچوقت دوستش نداشتم
خاکستری شکل آدم هایی است که
همه را بلاتکلیف میگذارند
به قول خودمان، در آب نمک میخوابانند
اما مشکی دوست داشتنی است
درست است سیاهی است و تاریکی
اما میدانی تکلیفت چیست
مانند آدم هایی که اگر میخواهند نباشند
خیلی مقتدر به شما نه میگویند
ادا و اصولی نیستند
شاید غم انگیز باشد
اما خوبی شان این است که
هر امید واهی ای را از تو سلب میکنند
آخ نگو از سفید که دلم هلاکش است
امید و صلح را دل زنده میکند
انرژی عجیبی در این همه سفیدی وجوددارد
درست مثل آدم هایی که همه جا
نقش سفیر صلح را دارند
قرمز و زرشکی
یک شیطنتی درونشان نهفته است
آدم هایی که بلدند دلبری کنند
تمی از رنگ قرمز و زرشکی در جوهر وجودشان است
آدم دلش برایشان ضعف میرود
گاهی دلم میخواهد برای کسی
همان آدم قرمز یا زرشکی باشم
سبز به زندگی می ماند
شبیه آدم هایی که با وجودشان
زندگی میبخشند
مادرم عجیب به سبز شبیه است
چه وسعت نگاهی در این آبی نهفته است
آدم های آبی، تا سی سال آینده را
فکرش را کرده اند
پدرها آبی اند، یا آبی، پدر است؟
حس میکنم صورتی لوند است
صورتی انگار پرنسس است
شاید لازم است تمام زنان از صورتی کمی یاد بگیرند
سرمه ای، به شدت اقتدار دارد
جسور است
سرنگین و مقتدر
من که میگویم پادشاه است
مردان خوب است که سرمه ای باشند
نارنجی را میبینم
ناگهان در ذهنم خشونت علیه زنان نقش میبندد
نارنجی شکل زنان درد کشیده است
شبیه همان هایی که تمام سختی ها را یک تنه به دوش کشیده اند
زرد لبه تیغ است
کمی رنگ و لعابش زیاد شود، دل میزند
اگر زیاد نخواهد رنگ پس دهد، میشود بی حس و حال
درست مانند آدم هاییست که
خودشان تکلیف خودشان را نمیدانند
سردرگم اند، کلافه اند
بنفش را میبینم
یاد جیغ های بنفش می افتم
سر و صدا دارد این بنفش
مانند آدم های پر سرو صدا
هستند، بودنشان بولد است
نیستند، نبودنشان به چشم می آید
با قهوه ای یاد آدم های خرابکار می افتم
همان هایی که همیشه یک گندی برای زدن دارند
لطفا خاکستری و قهوه ای نباشید
سیماامیرخانی👤
۱۰.۲k
۲۲ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.