شر و شیطون پارت 14
شر و شیطون #پارت #14
خانم فحشاتون تموم شد بنده کارمو بگم اگرم تموم نشده ادامه بدید
سریع چادرمو جلوشو با دست گرفتم که معلوم نشه پلیسم نمیدونم چرا دلم نمیخواست بدونه
صورته پسره رو نمیتونستم درست ببینم چون تو تاریکی بود ولی برقه چشماش که با شیطنت بهم زل زده بودو کامل تشخیص دادم!یهو یاده موقعیتم افتادم!
هوا که تاریکه نکنه منو بدزده؟؟؟؟؟؟خاک تو سرت مری مثلا پلیسی! اره خواست کاری کنه یه فیلیپینی میزنم فکش بیاد پایین!شیرههههههه مروارید!
اصلا چرا من دارم جو الکی میدم ما الان جلو پاسگاهیم این که غلطی نمیتونه کنه!
یا باب الحوائج اصلا این کیه؟سریع به خودم اومدم و شدم همون مروارید پلیس و جدی!
سریع یه اخم کردم که صورتم با جذبه نشون بده جذبم تو حلقه خودمممممممممم
-اقا اولا سننه مربوط که فحشام تموم شد یا نه؟دوما نخیر تموم نشده هنوز امواتش مونده اونا رو هم فوش بدم تموم میشه الانم برو مزاحمه کاره من نشو!ضمنا ادم وقتی میخواد با یک بانوی محترم حرف بزنه عین جن از پشت سر نمیپره که طرف سکته رو بزنه!
یهو تلپی زد زیره خنده!
رو اب بخندی چلغوز!بزنم فکشو بیارم پاییناااااااااااااااا!مری اروم نفسه عمیققققققققققق.
با این که چهرشو درست نمیدیدم اما چه خوگشل میخندید!مری بیحیا شدی جدیدنااااااااا چشا درویششششششششش
پسره بریده بریده میون خندش گفت:
-میخواس...تم به خاط...ره توهینات یه چیزه خفن بهت بگم ولی خداییش خیلی باحالی!
این چی گفت؟اصلا به این چه؟
-چی میگی تو مستی یارو؟تو تهشی یا سرش که دخالت میکنی؟
-نچ من هوشیاره هوشیارم بعدم سرو ته چی؟
یارو شاسیه ها!
-بابا نابغه پیاز دیگه!
اول نگرفت چی میگم بعدش دوباره زرت زد زیره خنده!ای رو اب بخندییییییییییییییی
-وای دخترثواب کردی امشب موجبات شادیه منو فراهم کردی
-ببین من نه برف شادیم نه تو تو تولد که شادی کنی الانم بیا برو تا نزدم کتلتت کنم
یهو جلو دهنمو گرفتم خاک تو سره سوتیم کنن اخه این کتلت چی بود من بلغور کردممممممممممم
دیگه داشت غش غش میخندید!بعد از اینکه خنده هاش خیره سرش تمومید زبونش باز شد.با خنده گفت:
-حالا چرا اون چادرو اون قدر چسبیدی؟نترس بابا نمیخورمت!اومدم بگم من زدم ایینتو ترکوندم
تازه متوجه خودم شدم!ای خدا منو بکشششششششششش.چادرو سفت چسبیده بودم و گوله شده بودم تو خودم ای خداااااااا
لایک و کامنت فراموش نشه😉
خانم فحشاتون تموم شد بنده کارمو بگم اگرم تموم نشده ادامه بدید
سریع چادرمو جلوشو با دست گرفتم که معلوم نشه پلیسم نمیدونم چرا دلم نمیخواست بدونه
صورته پسره رو نمیتونستم درست ببینم چون تو تاریکی بود ولی برقه چشماش که با شیطنت بهم زل زده بودو کامل تشخیص دادم!یهو یاده موقعیتم افتادم!
هوا که تاریکه نکنه منو بدزده؟؟؟؟؟؟خاک تو سرت مری مثلا پلیسی! اره خواست کاری کنه یه فیلیپینی میزنم فکش بیاد پایین!شیرههههههه مروارید!
اصلا چرا من دارم جو الکی میدم ما الان جلو پاسگاهیم این که غلطی نمیتونه کنه!
یا باب الحوائج اصلا این کیه؟سریع به خودم اومدم و شدم همون مروارید پلیس و جدی!
سریع یه اخم کردم که صورتم با جذبه نشون بده جذبم تو حلقه خودمممممممممم
-اقا اولا سننه مربوط که فحشام تموم شد یا نه؟دوما نخیر تموم نشده هنوز امواتش مونده اونا رو هم فوش بدم تموم میشه الانم برو مزاحمه کاره من نشو!ضمنا ادم وقتی میخواد با یک بانوی محترم حرف بزنه عین جن از پشت سر نمیپره که طرف سکته رو بزنه!
یهو تلپی زد زیره خنده!
رو اب بخندی چلغوز!بزنم فکشو بیارم پاییناااااااااااااااا!مری اروم نفسه عمیققققققققققق.
با این که چهرشو درست نمیدیدم اما چه خوگشل میخندید!مری بیحیا شدی جدیدنااااااااا چشا درویششششششششش
پسره بریده بریده میون خندش گفت:
-میخواس...تم به خاط...ره توهینات یه چیزه خفن بهت بگم ولی خداییش خیلی باحالی!
این چی گفت؟اصلا به این چه؟
-چی میگی تو مستی یارو؟تو تهشی یا سرش که دخالت میکنی؟
-نچ من هوشیاره هوشیارم بعدم سرو ته چی؟
یارو شاسیه ها!
-بابا نابغه پیاز دیگه!
اول نگرفت چی میگم بعدش دوباره زرت زد زیره خنده!ای رو اب بخندییییییییییییییی
-وای دخترثواب کردی امشب موجبات شادیه منو فراهم کردی
-ببین من نه برف شادیم نه تو تو تولد که شادی کنی الانم بیا برو تا نزدم کتلتت کنم
یهو جلو دهنمو گرفتم خاک تو سره سوتیم کنن اخه این کتلت چی بود من بلغور کردممممممممممم
دیگه داشت غش غش میخندید!بعد از اینکه خنده هاش خیره سرش تمومید زبونش باز شد.با خنده گفت:
-حالا چرا اون چادرو اون قدر چسبیدی؟نترس بابا نمیخورمت!اومدم بگم من زدم ایینتو ترکوندم
تازه متوجه خودم شدم!ای خدا منو بکشششششششششش.چادرو سفت چسبیده بودم و گوله شده بودم تو خودم ای خداااااااا
لایک و کامنت فراموش نشه😉
۷.۱k
۲۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.