نادر شاه افشار نام وی نادرقلی ملقب به تهماسب قلی خان و نا
نادر شاه افشار نام وی نادرقلی ملقب به تهماسب‌قلی خان و نادرشاه از ایل افشار خراسان بود که به پادشاهی ایران رسید و بنیانگذار دودمان افشاریه شد #او در شهر ابیورد(درگز کنونی_خراسان رضوی) به دنیا امد. پدرش امام قلی «پوستین دوزی» از نواحی ابیورد بود. #او دوازده سال (از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶قمری) بر ایران حکومت کرد و پایتخت وی شهر مشهد بود. #سرکوب افغان‌ها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگ‌های پیروزمندانه او سبب شهرت بسیارش شد.
نادرشاه برای تأمین هزینه جنگ‌های خود مجبور بود تا مالیات‌های گزافی از مردم بگیرد، به همین دلیل شورش‌هایی در جای‌جای کشور روی می‌داد. وی در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضاقلی میرزا را کور کرد. سپس از کار خود پشیمان شد و برخی از اطرافیان خود را که در این کار آن‌ها را مقصر می‌دانست، کشت. پس از کور شدن شاهرخ، اوضاع او به گونه ای شد که همواره گمان می‌کرد اطرافیان قصد خیانت به او دارند. برای این که کسی جرئت خیانت پیدا نکند، شروع کرد به کارهای دلخراش انجام دادن. سر حاکم کرمان را از سوراخ دیوار عبور داد، به چهار گاو بست و آن‌ها را حرکت داد. حاکم کرمان درد هزار مرگ را کشید و همه اعصاب او پاره شد. مجرمین را شمع آجی می‌کرد و سر کسانی که مالیات نداده‌اند و سر همسر و فرزندان و قبیله و محله و شهر تا جایی که پول فراهم آید را قطع می‌کرد . حکام یا باید با سر بریده می‌آمدند، یا مالیات و گرنه سر خودشان بر باد می‌رفت. در سال ۱۷۴۳، نیروهای نادرشاه از راهبان صومعه ایلیای در حومه شهر موصل خواستند تا به اسلام روی بیاورند که پس از امتناع راهبان، نزدیک به ۱۵۰ نفر آن‌ها را قتل‌عام کردند.
در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورش‌های مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند.
بعد از نادرشاه، کریمخان از سرداران نادر که از طایفه زند بود، به‌قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و کریم خان این منطقه را به احترام نادر که او را ولی‌نعمت خود می‌دانست، در اختیار جانشینانش باقی گذاشت. #نادرشاه به ناپلئون شرق و فرزند شمشیر مشهور است. #بخون
نادرشاه برای تأمین هزینه جنگ‌های خود مجبور بود تا مالیات‌های گزافی از مردم بگیرد، به همین دلیل شورش‌هایی در جای‌جای کشور روی می‌داد. وی در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضاقلی میرزا را کور کرد. سپس از کار خود پشیمان شد و برخی از اطرافیان خود را که در این کار آن‌ها را مقصر می‌دانست، کشت. پس از کور شدن شاهرخ، اوضاع او به گونه ای شد که همواره گمان می‌کرد اطرافیان قصد خیانت به او دارند. برای این که کسی جرئت خیانت پیدا نکند، شروع کرد به کارهای دلخراش انجام دادن. سر حاکم کرمان را از سوراخ دیوار عبور داد، به چهار گاو بست و آن‌ها را حرکت داد. حاکم کرمان درد هزار مرگ را کشید و همه اعصاب او پاره شد. مجرمین را شمع آجی می‌کرد و سر کسانی که مالیات نداده‌اند و سر همسر و فرزندان و قبیله و محله و شهر تا جایی که پول فراهم آید را قطع می‌کرد . حکام یا باید با سر بریده می‌آمدند، یا مالیات و گرنه سر خودشان بر باد می‌رفت. در سال ۱۷۴۳، نیروهای نادرشاه از راهبان صومعه ایلیای در حومه شهر موصل خواستند تا به اسلام روی بیاورند که پس از امتناع راهبان، نزدیک به ۱۵۰ نفر آن‌ها را قتل‌عام کردند.
در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورش‌های مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند.
بعد از نادرشاه، کریمخان از سرداران نادر که از طایفه زند بود، به‌قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و کریم خان این منطقه را به احترام نادر که او را ولی‌نعمت خود می‌دانست، در اختیار جانشینانش باقی گذاشت. #نادرشاه به ناپلئون شرق و فرزند شمشیر مشهور است. #بخون
۸.۳k
۱۳ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.