آسمان
آسمان
را دیده ای در لحظه های
بی کسی
ابر و باران هم تبانی با غم
دل میکنند
*پرویز کاظم زاده
چه کنم با غم خویش؟
که گهی بغض دلم میترکد
دل تنگم ز عطش میسوزد
شانه ای میخواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
*هوشنگ ابتهاج #خانواده ای که دیگر نیست....
را دیده ای در لحظه های
بی کسی
ابر و باران هم تبانی با غم
دل میکنند
*پرویز کاظم زاده
چه کنم با غم خویش؟
که گهی بغض دلم میترکد
دل تنگم ز عطش میسوزد
شانه ای میخواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
*هوشنگ ابتهاج #خانواده ای که دیگر نیست....
۱۰.۴k
۰۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.